مرصاد

توهین به اشخاص ، مقام معظم رهبری و شهدا و خانواده های شهدا ممنوع

مرصاد

توهین به اشخاص ، مقام معظم رهبری و شهدا و خانواده های شهدا ممنوع

مرصاد

درباره پایگاه

نه فقط بنده به ذات ازلی می نازد ناشر حکم ولایت به ولی می نازد

گر بنازد به علی، شیعه ندارد عجبی عجب اینجاست خدا هم به علی می نازد

فرزنــدان ابــرهه، از نـسل یــهودا، نشــسته بــر ارابــه‌هــای جــنگ؛
از تانک "مرکــاوا" تا امــواج voa.
از خطــوط مــقدم جــنـگ ســخـت در عــراق و افــغانـستان و سوریــه؛
تا پـیچ‌ در پــیچ و هزار لــایه‌های جــنگ نـیمه ســخت با موســاد و سیـا و MI6؛
تا گستــره‌ی جــهانی جنگ نــرم، حتی در خانــه‌هــایمان!
.....
و مـن و تــو و مــا، در کجای این نبـــرد نامـتقارن ایــستــاده‌ایم؟
خودم را و خـودت را و خـودمان را بازیابیم.
آنهـایی که خــود را پــیدا کردند، خــوش به سعادتـــ دنــیا و آخرتـشان،
و خوشـ به لــیاقتــشان بــرای سربازی آقایـــشان در آخرالزمان.
آنهایی هــم کــه نــه...
...
مــن و تــو و مــا، در کـــجای ایــن نــبرد نامــتقــارن ایستــاده‌ایم؟

۴۰ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

۱۶خرداد
سوءاستفاده سیاسی از یک اختلاف نظر فقهی

 

 
رفتار رسانه‌ای اپوزیسیون نظام در قبال رویت هلال ماه
چند سالی هست، همزمان با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان و یا پیش از عید سعید فطر، شاهد بروز اختلافاتی در تعیین اول ماه و رویت هلال ماه هستیم. این مسأله و بروز اختلاف بین مراجع عظام تقلید در این مورد خاص همانند دیگر اختلافات فقهی، بحثی کاملا تخصصی است و به مبانی و دلایل فقهی و علمی مربوط می‌شود که به طور مفصل در آثار علما و فقها بیان شده است.
به طور خلاصه، می توان گفت که این اختلاف به چگونگی رویت هلال ماه ـ رویت با چشم مسلح و یا غیرمسلح ـ و یا رویت هلال هنگام غروب آفتاب، پیش از زوال و پس از زوال، اتحاد آفاق، محاسبات اهل نجوم و اهل فکر برمی‌گردد.
البته با وجود این که بارها این اختلافات فقهی و تأثیر آن بر اعلام عید سعید فطر در رسانه ها اعلام شده شده، در سال‌های اخیر و به ویژه سال گذشته، پاره‌ای از محافل سیاسی ضدانقلاب - که البته سابقه آنها در اختلاف افکنی و ضدیت با نظام بر همه آشکار است - با تمسک به تفاوت فتاوای مراجع عظام تقلید در رؤیت هلال ماه شوال، تلاش کردند تا یک مسأله کاملا بدیهی شرعی و فقهی را نشانه و نتیجه اختلاف مراجع با نظام معرفی کنند.
برخی هم تا آنجا پیش رفتند که این اختلاف فقهی را به مسائل سیاسی سال گذشته از جمله انتخابات و رخدادهای پس از انتخابات گره زدند و از این مسأله در راستای امیال سیاسی خود بهره‌برداری و در اظهار نظری بی پایه و عجیب، اختلاف در اعلام عید سعید فطر را به نارضایتی مراجع از انتخابات سال گذشته عنوان کردند.
دقیقا در همین راستا و در ادامه همین سیاست منافقانه بود که این جریان رسانه‌ای، مسأله اختلاف در عید فطر را به عنوان فرصتی برای اختلاف افکنی دستاویز خود قرار داد و با سوءاستفاده از یک مسأله کاملا فقهی، آن را نشانه اختلاف مراجع عظام تقلید با نظام اسلامی عنوان کرد.
بر همین اساس، سال گذشته با اعلام رویت هلال ماه شوال و عید سعید فطر از سوی دفتر رهبر انقلاب، سایت‌ها و رسانه‌هایی چون «بی‌بی‌سی» فارسی، «رادیو فردا»، «صدای آمریکا» و تعدادی دیگر از سایت‌ها، در یک اقدام هماهنگ، به شایعه‌پراکنی و حتی در مواردی دروغ‌پراکنی متوسل شدند و اخباری را در راستای القای اختلاف بین مراجع و رهبر انقلاب منتشر کردند.
برای نمونه، یکی از سایت‌های ضدانقلاب در تیتری عجیب - که بیانگر نگاه سیاسی آن به یک مسأله کاملا فقهی بود - مدعی شد: «بی اعتنایی مراجع تقلید به نظر رهبر در مورد پایان رمضان؛ مردم ایران عید فطر حکومتی را روزه گرفتند!»
این سایت، در گزارشی که نشان از بی‌اطلاعی کامل نویسندگان آن از مسائل فقهی داشت، نوشت: «رهبر جمهوری اسلامی ایران، در حالی نماز عید فطر را در دانشگاه تهران اقامه کرد که مراجع تقلید عمده ـ حتی مراجع تقلید حامی حکومت ـ یکشنبه را به عنوان روز عید نپذیرفته‌اند.
بدین ترتیب، در حالی که دستگاه حکومتی یکشنبه را روز عید فطر و تعطیل رسمی اعلام کرده است، بیشتر مردم ایران که مقلد مرجعی غیر از آیت‌الله خامنه‌ای هستند، یکشنبه را نیز روزه بوده اند.»
«رادیو فردا» نیز با وجود این که به سابقه وجود اختلاف در تعیین عید فطر در سال های گذشته اعتراف کرد، در تناقضی آشکار، اختلاف در سال 88 را به مسأله انتخابات گره زد و مدعی شد: «اختلاف بین مراجع مذهبى بر سر روز قطعى عید فطر در سال هاى گذشته نیز سابقه داشته است، ولى به نظر مى رسد، با توجه به اختلاف تعداد بیشترى از مراجع تقلید با رهبر جمهورى اسلامى ایران بر سر رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهورى ایران، عید فطر امسال رنگ و بوى سیاسى ترى به خود گرفته است.»
«بی بی سی» فارسی نیز به وجود اختلاف بین مراجع و علما اشاره کرد؛ اما با شگرد خاصی خواست که اختلاف سال گذشته را یک مسأله ویژه و استثنایی معرفی کند: «اختلاف نظر در مورد احراز حلول ماه شوال در میان شیعیان، امری بی سابقه نیست؛ اما امسال، نظر اکثر قابل توجهی از مراجع تقلید و روحانیون ارشد شیعه، با اعلام رسمی فرا رسیدن عید فطر در جمهوری اسلامی بر پایه نظر آیت‌الله خامنه‌ای تفاوت داشته است.»
«العربیه» نیز همراستا با دیگر رسانه های ضدانقلاب، مسأله انتخابات و رخدادهای پس از آن را به عید فطر پیوند زد و ادعا کرد: «مراجع مذکور در جریان حوادث انتخابات گذشته در ایران، از عملکرد دستگاه های امنیتی و قضایی به شدت انتقاد کرده بودند».
با نگاهی به آنچه در بالا آمد، به خوبی می توان دریافت که متأسفانه رسانه‌هایی که آبشخوری بیرون از ایران دارند و از هر وسیله‌ای برای تخریب انسجام ملی ایرانیان بهره می برند، حتی نسبت به بدیهیات دینی نیز تشکیک کرده و در پی ایجاد اختلاف میان ملت هستند.
منبع: پایگاه دفترحفظ و نشر آثارمقام معظم رهبری (مدظله العالی)
۱۲خرداد

 دو نکته از اخلاق حضرت امام


حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) شخصیتی بود که با وجود آن‌که رهبری یک انقلاب عظیم را بر عهده داشت، مشکلات و دشمنی‌هایی که از ناحیه قدرت‌های استکباری، شرق و غرب و آمریکا متوجه این کشور بود را مدیریت می‌کرد، سیاست‌ها و شیطنت‌های شرق و غرب را دقیقا رصد می‌نمود، اما در عین حال از مسائل اخلاقی نیز غافل نمی‌ماند. یکی از مسئولان مملکتی برای انجام کاری به همراه پدر مسنّش، خدمت امام خمینی (رحمة الله علیه) رسیدند. پس از این‌که وی از خدمت حضرت امام بازگشت، گفت: «وقتی می‌خواستم به حضور امام برسم، من جلوتر افتاده بودم و پدرم را دنبال خود می‌بردم. پس از تشرف، پدرم را به امام معرفی کردم. امام نگاهی کردند و فرمودند: «این آقا پدر شما هستند؟ پس چرا جلوتر از وی راه افتاده‌اید و وارد شدید؟».[1]
این امر، دقت نظر حضرت امام را می‌رساند که با یک مسئول مملکتی که برای کارهای مهم آمده، دو وجه برخورد را دارد. هم گزارش کاری را از ایشان دریافت می‌دارد و هم تذکرات اخلاقی لازم را به او می‌دهد. 
آری او تربیت شده مکتب امام صادق (علیه السلام) است که حضرت در مورد احترام به والدین به این نکته اشاره می‌فرمایند: «لَا تَرْفَعْ صَوْتَکَ فَوْقَ أَصْوَاتِهِمَا وَ لَا یَدَیْکَ فَوْقَ أَیْدِیهِمَا وَ لَا تَتَقَدَّمْ‏ قُدَّامَهُمَا [2] صدایت را بلندتر از صدای آن‌ها نکن دست‌هایت را بالای دست‌های آن‌ها مبر، و جلوتر از آنان راه مرو».
یا در آن لحظه حساس ورود امام به ایران بعد از پانزده سال تبعید و پیروزی قیام، و سرنگونی حکومت 2500 ساله ستم شاهی، و خیل مشتاقانی که برای استقبال آمده بودند، وقتی آیة الله پسندیده برادر بزرگ تر حضرت روح الله در هواپیما حضور دارند، امام بدون توجه به این امور ظاهری، بر اساس این روایتی که از امام رضا (علیه السلام) شنیده‌اند: «الْأَخُ‏ الْأَکْبَرُ بِمَنْزِلَةِ الْأَبِ [3] برادر بزرگ تر به منزله پدر است». به ایشان می‌فرمایند: «پس شما جلوتر از ما از هواپیما بروید بیرون، و الّا من جلوتر از شما نخواهم رفت».[4] و همین هم شد.
رعایت این نکات ریز، و نادیده نگرفتن چنین سفارشات باریک دینی، که شاید به چشم هم نیاید، آن هم در مقام و موقعیتی که انسان رهبری یک جامعه و انقلاب را عهده دار است، چیزی جز حکایت از روح عبودیت، بندگی، تعالی و عظمت معنوی شخص نخواهد کرد.

پی‌نوشت:
[1]. پا به پای آفتاب، ج3، ص15، نشر پنجره، چاپ سوم، بهار 75.
[2]. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج71، ص 79، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1403ق.
[3]. ابن شعبه حرانى، حسن بن على‏، تحف العقول، ص442، جامعه مدرسین‏، قم‏،1404، 1363 ق‏.
[4]. پا به پای آفتاب، ج2، ص244، نشر پنجره، چاپ سوم، بهار 75.

تولیدی

۱۲خرداد

تهدید ایران

نزدیک به چهار دهه از پیدایش موجودی مبارک و پدیده‌ای شگفت به نام «جمهوری اسلامی ایران» می‌گذرد و عجیب این‌که گذشت این مدت نسبتا طولانی هم سبب خارج‌شدن دشمنان از شوکِ ناشی از پیدایش آن نشده است! «جمهوری اسلامی» همان نظام مردمی و پربرکتی است که هم به چندین قرن، حکومت پادشاهیِ نامشروع در این مملکت، پایان داد و هم چپاول‌گرانِ بی‌حیای بین‌المللی را - که جای پایشان، بسیار محکم شده بود- از کشور، بیرون کرد. از این رو، عجیب نیست اگر هر روز شاهد ترفندی جدید و شیطنتی تازه، برای مقابله با ملت ایران هستیم.
در این میان، نکته‌ی حایز اهمیت، شناخت راه‌های هجمه و شیوه‌های ضربه‌زدن به جمهوری‌اسلامی است که سبب بالارفتن سطح هوشیاری و ایجاد واکنشی صحیح در میان علاقمندان به انقلاب می‌شود؛ بنابراین بیان برخی از این شیوه‌ها حتما مفید خواهد بود:
یک- هجمه‌ی فرهنگی:
اکنون دیگر بر همگان، معلوم شده است که حرکت مردم ایران در سال 57، حرکتی فرهنگی و مبتنی بر آموزه‌های دینی بود و در سال‌های پس از پیروزی انقلاب تا به امروز هم، همین آموزه‌ها سبب استقامت و پایداری مردم در مقابل هجم عظیم ناملایمات و مشقت‌ها شده است. بنابراین دشمن، تشخیص درستی داده که برای رسیدن به اهدافش، درصدد تضعیف پایه‌های اعتقادی و فرهنگی مردم است. «تهاجم فرهنگی»، «شبیخون فرهنگی»، «ناتوی فرهنگی» یا هر تعبیر دیگری از این دست، همان حقیقت غیرقابل انکاری است که بیش از بیست سال قبل، گوشزد شده و اگر آن‌روز، مشاهده‌ی آثارش برای همه ممکن نبود، اکنون دیگر، هیچ جای انکاری وجود ندارد! دغدغه‌ی فرهنگی هیچگاه از بیان و دهان مقام معظم رهبری نیفتاده است و ابراز نگرانی صریح و شفاف رهبر انقلاب -تنها پس از حدود هفت ماه از روی کار آمدن دولت فعلی- حاکی از عمق مطلب است که نمی‌توان به راحتی از کنار آن عبور کرد.[1]
متاسفانه امروز، منشأ نگرانی فرهنگی فقط محدود به اقداماتی خارج از مرزهای کشور نیست؛ بلکه برخی دستگاه‌های رسمی کشور هم در جهت تضعیف فرهنگ بومی و اسلامی قدم برمی‌دارند و وظایف ذاتی خود را به درستی انجام نمی‌دهند که نمونه‌ی اخیرش مربوط می‌شود به اکران فیلمی زننده در کشور که پس از فروش چند میلیاردی، تازه آقای وزیر ارشاد، سخن از نامناسب بودن این فیلم به میان می‌آورد! که البته فقط در حد حرف، باقی ماند و اقدامی برای توقف نمایش آن، صورت نگرفت![2]
دو- فشار اقتصادی:
حربه‌ی قدیمی و کهنه‌ی دشمن در اِعمال فشار اقتصادی، از آغازین روزهای پیدایش اسلام علیه مومنان، تحمیل شد که نمونه‌ی معروف و بارزش به اتفاقات شعب‌ابی‌طالب بر‌می‌گردد. نکته‌ی قابل توجه در این میان، این است که پیامبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و یاران صادق و مقاومش، هیچگاه حاضر به تسلیم دربرابر آن تحریم اقتصادی نشدند و پس از طی روزهای سخت و مرارت‌‌بار، با سربلندی از آن مهلکه، خارج شدند. این در حالی بود که رسول خدا و یارانش، آن‌روزها نه حکومتی داشتند که به قدرت ناشی از آن، تکیه کنند و نه ظرفیت‌هایی برای استفاده. اما امروز داستان واقعا متفاوت است. کشوری بزرگ با منابع طبیعیِ فراوان و نیروی کار زبده و صاحب‌فکر، نعمت بزرگی است که برای برون‌رفت از هر مشکلی، قابل اتکا و استفاده است. «اقتصاد مقاومتی» که چکیده و خلاصه‌اش همان تکیه به توان داخلی و تقویت تولید ایرانی است باید سرلوحه‌ی کار مسئولان قرار گیرد تا فشارهای سنگین اقتصادی، به ثمر ننشیند.
سه- انواع تلاش‌های سیاسی:
در طول سالیانِ پس از پیروزی انقلاب، دشمنان ملت ایران و بخصوص آمریکا، تمام توان سیاسیِ خود را برای مقابله با جمهوری‌اسلامی بکار بست. البته گستره‌ی مفهوم «تلاش‌های سیاسی» بسیار وسیع است که حتی حوزه‌هایی مثل ورزش، اقتصاد و ... را هم شامل می‌شود. یادمان نمی‌رود که در جریان مسابقات جام جهانی فوتبال در سال 98 میلادی، وقتی ایران و آمریکا همگروه شدند، چه سخنان و اقداماتی از رییس‌جمهور وقت آمریکا -بیل کلینتون- صادر شد که قصد داشت از این مسابقه‌ی فوتبال، بهره‌برداری سیاسی کند که البته با شکست آمریکا در آن مسابقه، ناکام ماند! تحریک افکار دولت‌های دنیا علیه ایران و تلاش گسترده برای خطرناک نشان‌دادن آن، حرکتی است که از ابتدای پیروزی انقلاب تا همین امروز، با شدت ادامه دارد که راه‌حلش تلاش‌های سیاسیِ متقابل جهت خنثی‌کردن سم‌پاشی دشمنان و در مرحله‌ی بعد، معرفی ذات و هویت واقعی دولت‌های مستکبر بخصوص آمریکا به مردم دنیاست.
چهار- تبلیغات وسیع و گسترده:
امروز، رسانه‌ را باید یکی از ارکان حیاتیِ نظام سلطه دانست که مثل قلب تپنده‌ای به جسم استکبار، خون‌رسانی می‌کند. نگارنده معتقد است اگر فقط در مدت کوتاهی، بازوی رسانه‌ای استکبار، قطع شود و چنبره‌ی تبلیغاتی او محو گردد، ساختمان سلطه فروخواهد ریخت و چهره‌ی واقعی و کریه او برملا خواهد شد. حجم گسترده‌ و -در عین حال- هماهنگ رسانه‌های استکباری، سبب شده است تا بتوانند افکار عمومی دنیا را تا حد زیادی، زیر تسلط خود داشته باشند. و در این میان، حاضر نیستند حتی یک رسانه‌ی ناهماهنگ هم مشغول فعالیت باشد و فورا آن را از شبکه‌های ماهواره‌ای حذف می‌کنند. «پرس‌تی.وی»، «هیسپان تی.وی» و «المنار» از جمله شبکه‌هایی هستند که بدلیل ناهماهنگی با نظام رسانه‌ای استکبار جهانی، حق فعالیت آزادانه را ندارند!
به همین دلیل -یعنی یکطرفه بودن رسانه‌های دنیا- شاهد هستیم که دروغ‌های وحشتناک و عجیبی علیه ایران اسلامی، منتشر می‌شود. دروغ‌هایی مثل «محروم بودن اهل‌سنت در ایران از داشتن نماینده در مجلس»، «عدم وجود مساجد مربوط به اهل‌سنت در ایران»، «کشتار و اعدام روزانه‌ی سنی‌ها در ایران»، «ارتباط دوستانه‌ی ایران با اسراییل»(!)، «متفاوت بودن قرآنِ شیعیان»، «ممنوعیت درخواست و دعای مستقیم از خداوند از نظر معارف شیعی»، «اعتقاد شیعیان به خیانت جبرییل در رساندن مقام نبوت»(العیاذبالله) و موارد فراوان دیگر، نمونه‌هایی است که شخص نگارنده در ارتباطهای گسترده با افراد غیر ایرانی با آن‌ها برخورد کرده است!
امروز و با وجود وسایل ارتباط‌جمعی متنوع، بر هر فرد مومن و انقلابی لازم است تا مسئولیت خود را برای زدودن شبهات و ظلم‌ها از چهره‌ی اسلام و انقلاب، ایفا کند که البته نقش نهادهای رسمی، بسیار مهم‌تر و وظایفشان بسیار سنگین‌تر است.
پنج- عوامل خائن:
خیانت را می‌توان یکی از مهم‌ترین رنج‌های آخرین دین الهی دانست که از سوی برخی افراد مدعی مسلمانی -در طول تاریخ- انجام شده و امروز هم «جمهوری اسلامی» به عنوان پرچمدار اسلام ناب، از این آسیب در امان نمانده است. مشکل اصلی دنیای اسلام از صدر تا امروز، مشکل همین ظاهرالصلاح‌هایی است که قیافه‌ی موجهشان، فریبنده و سوابق خوبشان، اغواگر است و به تعبیر امام راحل (رحمه‌الله) «تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام.»[3]
چه بسیار صدمات مهلکی که اسلام عزیز از ناحیه‌ی افراد «طلحه‌گون» و «زبیرمانند» متحمل شده است که تا مدت‌ها آثار آن بر پیکرش باقی ماند. زبان ما از بیان و معرفی برخی مصادیق امروزی خائنان، بسته است و فقط دعا می‌کنیم تا شرّشان به خودشان برگردد.
خلاصه اینکه عوامل پنج‌گانه‌ی فوق -که در سخنرانی اخیر رهبر انقلاب آمده بود-[4] نمونه‌هایی از عرصه‌های تلاش دشمن برای ضربه‌زدن به جمهوری‌اسلامی است که اگر خدای ناکرده با اهمال و غفلت ما همراه شود قطعا موجب صدمات جبران‌ناپذیری خواهد شد.

پی‌نوشت:
[1] امام خامنه‌ای: «یک مسئله هم مسئله‌ی فرهنگ است؛ که آقایان هم حالا معلوم شد که نگرانی دارید، بنده هم نگرانم. مسئله‌ی فرهنگ، مسئله‌ی مهمی است.» (پانزده اسفند 1392 در دیدار با اعضای مجلس خبرگان)
[2] وزیر ارشاد: من پس از اعتراض‌هایی که توسط برخی رسانه‌ها انجام شد، شخصا آن را بازبینی کردم/واقعا فیلم نامناسبی است.
[3] بخشی از نامه‌ی حضرت امام(ره) درباره‌ی عزل حسینعلی منتظری از قائم‌مقامی رهبری
[4] سوم خرداد 1395 در دانشگاه افسرى و تربیت پاسداری امام‌حسین علیه‌السلام



۱۲خرداد

فرهنگ

روزها سپری شد و روزهایی که بازار تبلیغات و جذب نظر مردم با سخنان و وعده‌ها و اهداف و...بود به پایان رسید، اکنون روز شروع و عمل است، شروعی که با سوگند به خداوند سبحان کلید می‌خورد، امید است سوگند مقدس عملیاتی شود و دل مردم و رهبر فززانه شاد گردد، رهبری که بارها از دولت و مجلس و ... مطالبات مردم را درخواست کرده است، در آغاز مجلس دهم نیز آنان را تکرار کرد و با نامه‌ای که خطاب به تمام مسئولین بود فرمود:
«تحقق بخشیدن به اقتصاد مقاوم با همه الزامات قطعی آن، و نیز تلاش مجدّانه برای گسترش و ژرف‌سازی فرهنگ اسلامی، دو اولویت فوری کنونی است».[1]

ابعاد فرهنگی که در توسعه اقتصاد نقش موثر دارد عبارتند از:

1: فرهنگ کار و کوشش: زندگی در دنیا، رشد قوای روحی و جسمی، پر شدن اوقات فراغت، معنا دار شدن زندگی، نجات از فساد و تباهی ..همگی به وسیله کار و تلاش محقق خواهند شد، قطعا رشد فرهنگِ کار و تلاش و دوری از بیکاری و تنبلی، علاه بر اینکه در رشد اقتصادی شخص و  جامعه موثر است، باعث شیرین شدن زندگی‌ها می‌شود، امام صادق (علیه‌السلام می‌فرماید:
«اگر مردمان هر چه را مى‏‌خواستند حاضر و آماده در اختیار داشتند، زندگى براى آنان گوارا نمى‏‌شد، و لذّتى از آن نمى‌‏بردند».[2]
تشویق به کار و تلاش در همه زمان‌ها مشگل گشای بسیاری از معضلات فردی و اجتماعی بوده است و در دین اسلام که فرهنگی غنی و الهی دارد، نیز به آن سفارش بسیار شده است،  و آن را عبادتی کامل معرفی کرده است، رسول خدا می‌فرماید:
«عبادت ده جزء است که نه جزء آن در کار و تلاش برای به دست آوردن روزی حلال است».[3]
امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید:
«کار کنید و آن را به پایانش رسانید و در آن پایداری کنید؛‌ آن گاه شکیبایی ورزید و پارسا باشید. همانا شما را پایانی است؛ پس، خود را به آن پایان (بهشت) رسانید».[4]

2: فرهنگ کسب علم و دانش: «در روند دستیابی به توسعه اقتصادی لازم است عالمانه اقدام شود و علومی که در این راستا وجود دارد به مسئولان و عوامل اجرایی، آموزش داده شود، و هر کاری با مطالعه و علم پیش برود، اصل علم آموزی در دین بسیار مورد تاکید و سفارش قرار گرفته است و از واجبات معرفی شده است، رسول خدا می‌فرماید:
«طلب دانش بر هر مسلمانى واجب است. خداوند جویندگان دانش را دوست دارد».[5]
به خدمت گرفتن معلومات علمی در صنایع برای گسترش کمی و کیفی تولید، و استفاده از نظرات کارشناسان و نخبگان جامعه، راه را برای رشد و بالندگی اقتصادی و زمینه را برای رقابت جهانی محصولات ایرانی فراهم می‌کند، و از هدر رفتن نیروی انسانی و منابع ملی جلوگیری می‌کند، و مسیر را برای سرعت مضاعف در این زمینه فراهم می‌سازد، امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید:
«به راستى که دانش، مایه حیات دل‏‌ها، روشن کننده دیدگان کور و نیروبخش بدن‏‌هاى ناتوان است».[6]

3: فرهنگ تدبیر امور و برنامه‌ریزی دقیق: قطعا موفقیت در توسعه اقتصادی و دیگر مسائل، زمانی رخ خواهد داد که فرهنگِ برنامه ریزی رشد کند، و قبل از هر کاری تدابیر لازم اتخاذ گردد، بسیاری از کشورهای توسعه یافته با برنامه‌ریزی همه جانبه و نظارت گسترده توانسته‌اند شیرینی رشد اقتصادی را بچشند، آنها با عمل کردن به دستوراتی که در  دین اسلام وجود دارد به این پیروزی رسیده‌اند، امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید:
«تدبیر و برنامه‌ریزى پیش از هر کار، تو را از پشیمانى آسوده کند و کار به پشیمانى نکشد».[7]
رسول خدا می‌فرماید:
«از فقر در امتم نمی‌ترسم... اما از آن چیزی که می‌ترسم سوء تدبیر و بی‌برنامگی است».[8]

4: فرهنگ صداقت، امانتداری، و وفای به عهد: با صداقت هزینه‏‌هاى کمرشکن بازرسى‏ کاسته می‌شود، حجم پرونده‏‌هاى حقوقى به حداقل مى‏‌رسد، آرامش خاطر به مردم باز می‌گردد، و با امانتداری اعتماد مردم به همدیگر تقویت می‌شود و چرخ روزگار به خوبی می‌چرخد، و اختلاس و رشوه و خیانت که مهم‌ترین آفت‌های توسعه اقتصادی است ریشه کن خواهد شد، و با وفای به عهد پروژه‌های عمرانی و پست‌های مدیریتی که بر اساس خدمت بنا شده است، نقش خود را به خوبی ایفاء می‌کند، امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید:
«راستى و راستگویى، شرف و کرامت است براى بشر، و دروغ سقوط و پستى، راستگو مشرف بر نجات و کرامت و بزرگوارى است، و دروغگو در پرتگاه خوارى و سقوط است».[9]
لقمان حکیم در سفارشی به فرزندش فرمود:
«ای فرزندم، امانت را پاس دار تا دنیای تو سالم و امن باشد».[10]

امید است مجلس شورای اسلامی که مرکز قانونگذاری کشور است، از طرح‌ها و لوایحی که در جهت حمایت از کار و تشویق کارگران و کارفرمایان و صنعتگران است به خوبی حمایت کند و در تصویب قوانین ضمن این که خود مجلس تدبیر لازم را اتخاذ می‌کند از مجریان نیز برنانه‌ریزی و تدبیر را خواهان باشد، و از مراکز علمی و تحقیقاتی حمایت شایسته صورت گرفته و آنان را در تولید و استخراج علم یاری نماید و در پایان ضمن این که خودشان در قول و عمل صداقت و امانتداری را رعایت می‌کنند آن را به زیر مجموعه‌های خود و جامعه نیز تزریق کنند.

.........................
پی نوشت‌ها:
[1]. پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم افتتاحیه دهمین دوره مجلس شورای اسلامی؛ ۸ /خرداد/ ۱۳۹۵
[2]. «و لو کفی النّاس کلّ ما یحتاجون إلیه، لما تهنّئوا بالعیش و لا وجدوا له لذّه» حکیمی، اخوان،الحیاة، با ترجمه، آرام، احمد، چاپ مکرر، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ج ‏5، ص 489.
[3]. «اَلْعِبادَﺓُ عَشَرَﺓَ اَجْزاءٍ تِسْعَـﺔٌ مِنْها فی طَلَبِ الْحَلالِ»مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، انتشارات اسلامیه، تهران، سال چاپ مختلف، ج ‏74، ص 28.
[4]. «العَمَل العَمل، ثُمَّ النَّهایة النَّهایة، والاستِقامة الاستِقامَة، ثُمَّ الصَّبر الصَّبر، والوَرَع، إِنَّ لَکُم نَهایَة فَانتهوا اِلی نَهایَتِکُم» همان مدرک قبلی ج 68، ص 190.
[5]. «طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِیضَةٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ أَلَا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ بُغَاةَ الْعِلْمِ» همان مدرک قبلی ج 1، ص 172.
[6]. «اِنَّ العِلمَ حَیاةُ القُلوبِ وَ نورُ البصارِ مِنَ العَمى وَ قُوَّةُ البدانِ مِنَ الضَّعفِ» همان مدرک قبلی ص 171.
[7]. «التدبیر قبل العمل یؤمنک الندم» همان مدرک قبلی ج 18 ص 238.
[8]. «مَا أخَافُ عَلَی أمَّتِی الفَقرَ وَلَکِن أخَافُ عَلَیهِم سُوءَ التَّدبیِر»  ابن ابی جمهور، محمد بن علی، عوالی اللالی، انتشارات موسسه شهداء، قم، ج 4، ص 39.
[9]. «الصّادِقُ عَلى‏ شَفا مَنْجاةٍ وَ کَرامَةٍ، وَ الْکاذِبُ عَلى‏ شُرُفِ مَهْواةٍ وَ مَهانَةٍ» سید رضی، نهج البلاغه چاپ اول، انتشارت هجرت، قم، 1414ق، خطبه 85.
[10]. «یا بنیّ، أدّ الأمانة تسلم‏ لک‏ دنیاک و آخرتک، و کن أمینا تکن غنیّا» مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، انتشارات اسلامیه، تهران، سال چاپ مختلف، ج 71 ص 176.



۱۱خرداد
گذری بر زندگی امام خمینی(رحمت الله علیه)؛از طلوع تا غروب
در طول تاریخ مردان و زنان بزرگی ، پای به عرصه گیتی نهاده اند که دارای زندگی تاثیر گذاری بر مسایل و معادلات جهان بوده اند. بروز و ظهور این افراد که بعضا با شرایط خاص توأم بوده است، در عصر حاضر به خاطر وجود شرایط ویژه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و فناوریهای پیشرفته، گونه ای ماندگاری را تبیین نموده است که در نوع خود بی نظیر و اعجاب انگیز بوده است. امام خمینی(رحمت الله علیه) یکی از این مردان بود که با پایه گذاری انقلابی مردمی و ایدئولوژی الهی در کنار خصوصیات خاص خودش، نوعی اصالت اندیشه را با مبانی اخلاقی، عرفانی و فلسفی در هم آمیخت و با توان مدیریتی خارق العاده ای که از ایمان پایدارش سرچشمه می گرفت پرچمدار جنبشی شد که جهان نظیرش را کمتر به خود دیده است.
۱۱خرداد
بازی رایانه‌ای، ابزار قدرت نرم


چکیده:

با گسترش تکنولوژی ارتباطات هر روزه ابزار جدیدی در اختیار کارشناسان عملیات روانی قرار می گیرد. در جنگ جهانی دوم نازیها با حداکثر توان از دو رسانه سینما و رادیو استفاده نمودند.و اکنون نیز این ابزار به خصوص سینما مورد استفاده محافل صهیونیستی قرار می گیرد در کنار این ابزار ،صنعت نو ظهور بازی های رایانه ای به علت خصوصیات ویژه خود به ابزار نوین عملیات روانی تبدیل شده اند ولی متاسفانه تا کنون به این محصول فرهنگی توجه جدی نشده است.با بررسی کمی و کیفی بازی های رایانه ای می توان به میزان تاثیر گذاری این صنعت نسبت به سایر صنایع مانند صنعت فیلم های سینمایی پی برد.عواملی کمی چون مدت زمان صرف شده توسط کاربر و عوامل کیفی چون گرافیک،صدا و تعامل، ابتکار سیر داستان، کنجکاوی، پیچیدگی وتخیل، منطق، حافظه،بازتاب ها، مهارت های ریاضی، چالش حل مساله و تجسم از جمله جنبه های فنی، روانی و فردی است که کاربر را جذب بازی ها ی رایانه ای می کند.کار مستقل، مداومت در بازی، لذت بردن از بازی، مشارکت فعال، تعامل مشارکتی، ساختار گروهی، یادگیری، رقابت یا همکاری گروهی و فرصت های برابر در بازی ازجمله عواملی است که در فرد برای ادامه بازی ایجاد انگیزه می کند.
در این مقاله سعی خواهد شد به موضوعاتی و محورهایی که در بازی های رایانه ای پرداخته شده و با بیان مصادیق و نیز شرکتهای بازی های رایانه ای که بیشتر با این محوریتها اقدام به ساخت بازی می نمایند اشاره شود.
۱۱خرداد


بازی های رایانه ای ،امروز بخش عمده ای از زندگی کودکان و جوانان و اوقاتی که به فراغت کشیده می شوند را تشکیل می شوند. چشمان کودکانی که مدت ها به درها خیره می شد تا او را به پارک ببرند یا کمی بزرگتر می شد تا دوچرخه سواری کند و همواره گوش هایی که ندای پدر و مادر را فوراً مستجاب می کرد ،دیگر نیستند.
چشمها فقط به یک صفحه ی مونیتور خیره شده و تکرار مکررات را در آن می جوید ،صندلی پشت رایانه را رها نمی کند و دیگر گوشی برای پدر و مادر وجود ندارد تا نه اجابتی را برآورند بلکه سلامی را پاسخ دهند، رایانه همه چیز آنها است : زندگی، دوچرخه ، پارک ، پدر و مادر، دوست و... .
بازیهای رایانه ای عامل گسست خانواده ها شده اند و اگر در جامعه ای خانواده تضعیف شود در واقع جامعه بنیان های خود را از دست می دهد و مسیر اضمحلال را به سرعت خواهد پیمود.
کودکان ساعت ها از دنیای پیرامون خود جدا می افتند و به کارکتری که آن را در فضای صفر و یک کنترل می کنند چشم دوخته اند. با آن صحبت می کنند و فریاد خوشحالی و یا ناراحتیِ آنها گهگاه آرامش دیگران را بر هم می زند. او خود را صفر و یک می داند که باید بدود ،بکشد ،تیر اندازی کند ،چیز های خاصی را پیدا کند ،به آتش بکشد و اگر سازندگان بازی خواسته باشند مسایل غیر اخلاقی خاصی را هم به او آموزش دهند و از دنیای پیرامون او صحنه هایی از نفرت ،وفاداری،خشونت ،ترس و اضطراب ترسیم کنند.
فرزندان امید خانواده و سرمایه جامعه هستند ولی بازی های رایانه ای یاس و تخریب آینده را به ارمغان می آورند. ذات این بازی ها موجب می شود :
1. کودک یا جوان نسبت با خانواده غریبه شود.
2. کودک یا جوان را در نگاه خوشبینانه سربار و گاهاً دشمن جامعه و یا بشریت می سازد.
بازی های رایانه ای در واقع دستاورد پیشرفت تکنولوژی و فناوری اطلاعات هستند که به نوعی تحریفِ شبیه سازی رایانه ای می باشند. یک نگاه افراطی اصرار دارد تکنولوژی را ذاتاً پلید و ضد انسانی تعریف کند و در مقابل برخی شیفته ی تکنولوژی هستند و تمام محصولات آنرا مفید می خوانند .
بدیهی است هر دو نگاه از زوایای خاصی که احتمالاً نکات صحیحی را در بر دارد به تکنولوژی می نگرند ولی به هر حال از جامع نگری دور هستند و نمی توانند مزایا و معایب دستاوردهای بشری را – حتی اگر قبول کنیم صرفا غایت مادی دارد – از هم تفکیک کنند.
تکنولوژی یک ابزار بدون شک پیچیده و از نظر ساختار مادی است. به عبارت دیگر تکنولوژی اولا ساختار مادی و ثانیا صانع مادی دارد ولی هیچ کدام دلیلی بر نفس منفی تکنولوژی نمی شود. همانطور که دلیلی بر خوب بودن آن نیست. البته منکر این نمی شویم که تکنولوژی برای رفاه و سادگی آمده است ولی مهم این است که سادگی چه چیزی؟ از طرف دیگر حضور تکنولوژی در جامعه بشری به تدریج آنقدر عمق پیدا کرده است که عدمش باور نکردنی است و به عبارت دقیق تر و نه برای انسان بلکه از انسان شده است و شاید بتوان گفت بر انسان سلطه یافته است.
در این میان هدف مهم است و باید دید خدمت تکنولوژی به این هدف چگونه محقق می شود؟
قاعدتاً در میان اجزای تکنولوژی آسان تر بتوان قضاوت کرد. برای مثال بمب هسته ای بدون شک ذاتاً مخرب و بد است و در مقابل می توان گفت تولید داروهای بیوتکنولوژیکی برای همزیستی بهتر با سلولها مفید و خوب است.
بازیهای رایانه ای هم در چند و چون این قضاوت ها بطور عمده مضرات بسیار بیشتری از فواید احتمالی و ناچیز دارند. اگر چه این قضاوت می تواند تا حدودی سبک یا سنگین شود ولی تغییر آن مربوط به عرضیات بازی رایانه ای است ونه ذات آن.
مضاعف شدن مضرات بازی های رایانه ای به سازندگان این بازی ها و انگیزه هایی که آنها در ساخت این بازی ها دارند بر می گردد. بطور جدی برخی از سازندگان بازی های رایانه ای بطور جدی و به شدت سیاست های جنگ طلبانه و تحقیر کننده ای را دنبال می کنند که از یک سو خشونت و نفرت ،و از سوی دیگر بی هویتی و استثمار را به شکل نوین عرضه می کند.
بازی هایی چون CALL OF DUTY 42 ، RED ALARM، IGI2، LORD CRESSEDER ، COUNTER، KUMA WARو ...از همین دسته ی اخیر هستند. که در برخی از موارد توهین را به نهایت رسانده اند.
در مقابل این ابزار به ظاهر نیرومند که اهداف سیاسی ،اقتصادی و بین المللی متعددی را دنبال می کند بدون تردید ناتوی فرهنگی اولویت اول را دارا است. در نتیجه جدا از پاتک های استراتژیک و فرهنگی جامعه های هدف ،علی الخصوص جمهوری اسلامی ایران باید اقدام به تک های فرهنگی از جنس بازی های رایانه ای زد . مسئله ای که در عین اهمیت بسیار دچار غفلت آگاهانه مسئولان امر شده است و قاعدتاً هیچ بهانه ای پذیرفتنی نیست زیرا حداقل در این موضع تحرکات دشمنان سابقه ی بلند مدتی ندارد ،اگرچه متاسفانه تاثیر های عمیقی به دنبال داشت است.
در این فرصت کوتاه تنها می خواهیم با اشاره به یک نمونه ی کوچک و کارا از تلاش های غیر سازمان یافته ی یک نهاد متعهد اشاره کنیم که در عین آنکه دارای بودجه های سرسام آوری همچون سازمان ملی جوانان یا سازمان تبلیغات اسلامی نیست ولی احساس وظیفه کرده و گام در تولید یک بازی رایانه ای ایرانی نهاده است. و امیداور خواهیم بود سازمان ها،نهاد ها و بنیادهای فرهنگیِ دارای بودجه های کلان با سرمایه گذاری در این قالب نوین ،اقدام به صدور فرهنگ ایرانی – اسلامی کنند.
بازی عملیات ویژه 85 که سو تیتر آن «نجات گروگان ها» است. با الهام از فرهنگ شهادت و ایثار پا در عرصه ی بازی رایانه ای با ژاندر جنگی کرده و از تم های جذاب و مهمتر آنکه «جهادی» بهره برده است.3 مسئله ای که ضامن حیات جهان اسلام و کشورهای استکبار ستیز است و ضرورت آن ایجاب می کند تا از سنین کم به کودکان و جوانان آموزش داده شود.
در اینجا لازم به ذکر است که تاکید کنیم بازی های رایانه ای تولید کشور های غربی در توجیه بازی های جنگی خود از دو سوژه ی:
1. مبارزه با تروریسم: همانند بازیِ کانتر
2. مسئولیت جهانی ایجاد صلح و دموکراسی :همانند بازی دلتا فرس یا ندای وظیفه
استفاده می کنند که هر دو بر مبنای کاذب و طرح هژمونی تمدن غرب بر جهان استوار است. در حالی که در این سوی جبهه کشورهای اسلامی هدف حملات متوالی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی کشورهای غربی می باشند. گواه این مدعا عبارت است از :
1. از نقطه نظر فرهنگی: بازیهای رایانه ای بر دو مفهوم مسخ هویت و سرباز سازی فرهنگی در تمامی کشور های جهان از جمله کشورهای اسلامی تاکید دارند.
2. از نقطه نظر سیاسی: پیام های بازیهای رایانه ای در حوزه ی سیاست خارجی یکی از اهداف ساخت بازیهای رایانه ای محسوب می شود. برای مثال بازی کاتتر بر اساس شعار جرج دبلیو بوش که کشورهای جهان را به دو دسته حامی تروریست و ضد تروریست تقسیم می کند ساخته شده است. در نتیجه بازی نشانگر مبارزه ی دو گروه از مبارزین تروریست و ضد تروریست ها است. دقت فزاینده در این بازی به مخاطب چنین القا می کند که تروریستها مسلمانان هستند زیرا تروریستها در این بازی با ریش ،سر بند قرمز و در محیط معماری اسلامی نشان داده می شوند.
3. از نقطه نظر اقتصادی :بی شک منکر این نکته که اهداف سیاسی و فرهنگی غرب در سرمایه داری ماتریالیستی خلاصه می شود نمی توان شد. ولی اگر منافع اقتصادی نزدیک را دنبال کنیم به یک واقعیت خطرناک می رسیم که رادیو بی بی سی به آن اشاره کرده است:« بازار بازی های رایانه ای در خاور میانه بیش از صد میلیون دلار تخمین زده شده که تماماً در اختیار کشورهای آمریکا، انگلیس و ژاپن می باشد.»
نکته ای که بی بی سی به آن اشاره نکرده این است که اولا سهم ایران از این بازار بیش از 12 درصد است ؛ثانیا رژیم اشغالگر قدس هم در ساخت بسیاری از این بازی ها (از جمله بازی پر فروش رزیدنت اویل) سهم داشته است؛ ثالثا در حالی که بازار های ایران علیه کالاهای صهیونیستی قفل شده ولی این محصولِ خاص به فور و بطور عمده در تمامی مراکز فرهنگی قابل دسترسی است.

۰۵خرداد

  شبکه های اجتماعی جزء آخرین و بهترین روشها برای ایجاد ارتباط بین کابران اینترنتی است . محیطی پر از آدم پر جنب و جوش که منتظر یک خبر جدید هستند تا در بوق و کرنا کنند و محیط شبکه را عوض کنند . با وجود شبکه های اجتماعی دیگر نمی توان تکان خورد . در کمتر از چند ثانیه آبروی چندین و چند ساله یک شرکت زیر سوال می رود و بر عکس ، محصولی از یک شرکت در عرض چند ثانیه به شهرت زیادی می رسد . این کار را مردم عادی انجام می دهند و بخشی از زحمت تبلیغات پر خرج شرکت های تولیدی را می کشند .طبق تحقیقات صورت گرفته در سال ۲۰۱۰ بیش از ۳۵ درصد کاربران اینترنتی یک پروفایل در شبکه های مجازی دارند . ۵۵ درصد آنها بیش از یک پروفایل و سه چهارم کاربران بین ۱۸ تا ۲۴ یک پروفایل اینترنتی دارند . ۹۰ درصد اینها از این سایتها برای ادامه دوستی خود و ۴۹ درصد آنها برای برقراری ارتباط جدید استفاده می کنند .
سایتهای بزرگی مثل فیس بوک ، فرند فید ، توییتر ، مای اسپیس و … که به شما اجازه ساخت پروفایل شخصی را می دهند و شما می توانید اطلاعات خصوصی خود را آنجا بنویسید و اجازه انتشار آنها دست خودتان است . ۴۰ درصد از کاربران این اجازه را می دهند تا هر فرد غریبه ای از پروفایلشان دیدن کنند و به اطلاعات شخصی شان دسترسی داشته باشند اما ۶۰ درصد کاربران این امکان را برای دوستان و اقوام خود محدود کرده اند .
در دسترس بودن اطلاعات شخصی شما برای هر فرد در این شبکه ها می تواند کاربردهای خطرناکی را به همراه داشته باشد . ۱۰ مورد از چیزهایی که به شما توصیه می کنیم در شبکه های اجتماعی منتشر نکنید را در ادامه بررسی می کنیم .

۱ – مکالمات شخصی
 

کاربران در فیس بوک می توانید اطلاعات شخصی را به دیوار کاربر دیگر ارسال کنند یا مطلب و عکس مورد نظر خود را روی دیوار کاربر دیگر قرار دهند . اما همانطور که از عنوان اطلاعات شخصی بر می آید لزومی ندارد که شما آنرا در بلندگو به جهانیان اعلام کنید . این یک قانون نوشته شده در این شبکه ها نیست اما خودتان باید عاقل باشید . اطلاعات خصوصی بین شما و دوست شما می تواند از طریق چت یا ایمیل صورت بگیرد .

۲ – طرح و برنامه های گروهی
 

اگر قصد برگزاری یک مهمانی را دارید و یا یک جمع باش دوستانه را برنامه ریزی کرده اید به هیچ وجه به صورت عمومی اعلام نکنید . فرض کنید این پیغام را برادر ، خواهر یا اقوام دوست شما ببیند . خوشبینانه ترین اتفاق ممکن قطع ارتباط دوست شما به دلیل فشار اطرافیان او می باشد . ( صرفنظر از اینکه می تواند حتی به قتل و خشونت کشیده شود ) .
این پیغام را می توانید به صورت شخصی برای او ارسال کنید و این را هم بدانید هر کس که اجازه دیدن پروفایل شما را دارد می تواند این پیام را آنجا بخواند .

۳ – لینک کردن پروفایل ها
 

بسیاری از کاربران فیس بوک در سایتهای دیگر نیز پروفایل دارند و مطلبی که در یک سایت منتشر می کنند را به سایتهای دیگر نیز لینک می دهند . اولا دوستانی که در فیس بوک دارید با دوستان شما در سایتهای مشابه فرق می کنند . برای مثال کارمندی در سال ۲۰۰۹ دلیل نرفتن به سرکار را در آخر هفته بیماری خود اعلام کرده بود اما همان شخص عکسهایی از خود را در آخر همان هفته و در یک مهمانی مجلل روی پروفایل فیس بوک خود قرار داده بود و این خبر به راحتی به کارفرما رسیده بود و بنده خدا را اخراج کرد .

۴ – اطلاعات محل کار
 

اینکه شما در چه شرکتی کار می کنید و سمت شما در آنجا چیست را همه نباید بدانند . اینکه شما در کار خود ارتقای رتبه داشته اید اینکه جدیدا به چه سمتی نائل شده اید به خودتان مربوط است . با انتشار این اطلاعات فقط باید منتظر نقشه های رقیبان کاری خود باشید .
۶۱ درصد شرکتهای مهم در دنیا از مطالبی که کارمندان آنها در شبکه های مجازی منتشر می کنند می ترسند و به آنها هشدار می دهند . بعضی از شرکتهای آی تی نیز استفاده از شبکه های اجتماعی را ممنوع کرده اند و حتی برخی از آنان آدرس اینترنتی آنها را بلاک کرده اند تا دیگر کسی نتواند در محل کار خود از آنها استفاده کند .

۵ – تصاویر فرزندان خود
 

همه ما از سو ء استفاده های اینترنتی در اخبار و رسانه ها شنیده ایم . همه ما فکر می کنیم اتفاق برای دیگران است مگر اینکه عکس این قضیه اثبات شود . بسیاری از دزدان آدم های باهوش اما بی شوادی هستند اما اگر یک آدم با سواد بخواهد دزد یا خلافکار شود خیلی بهتر ، سریعتر و راحت تر از دزدان معمولی می تواند کار خود را انجام دهد . قرا دادن تصاویر خانوادگی از جمله عکس فرزند و همسر خود کار غلطی است .
انتظار نوشتن جملاتی همچون ” همسر من طاقت دوریم را در آخر هفته ندارد ” یا ” فرزند من امشب در خانه تنهاست ” فقط از یک انسان بی عقل می رود .

۶ – آدرس و شماره تلفن
 

این مورد زیاد نیاز به توضیح ندارد . اگر شماره تلفن و آدرس شما را افراد غریبه و حتی دوستان شما در شبکه بدانند درهای تهدید را به سوی خود باز کردید . تصور کنید بعد انتشار این اطلاعات ، شما خبر از یک سفر آخر هفته ای می دهید . بقیه اش را خودتان تصور کنید .

۷ – اطلاعات شخصی سرمایه گذاری
 

شاید فکر کنید کدام آدم احمقی این اطلاعات را در اختیار دیگران قرار می دهد اما اشتباه فکر می کنید . اینکه شما در چه بانکی پول می گذارید اینکه چه طرح های اقتصادی را دنبال می کنید اینکه چه مقدار پول از چه کسی می خواهید و هزار و یک مسئله مالی به افراد دیگر ربطی ندارد . دقیقا موقعی که فکر می کنید هیچ خطری تهدیدتان نمی کند بلا سرتان می آید !!

۸ – رمز عبور
 

این قضیه هم اتفاق افتاده وگرنه در این لیست قرار نمی گرفت . فرض کنید پسورد پروفایل خود را به دوستتان می دهید تا برای شما تغییراتی را ایجاد کند و یا تصاویری را ارسال کند . بعد از مدتی ارتباط شما با آن فرد خط خطی می شود و رمز شما هنوز همانیست که قبلا بوده و این یعنی تهدید .

۹ – نشانه هایی برای شناسایی رمز عبور
 

اغلب افراد اشتباهاتی را موقع انتخاب پسورد انجام می دهند مثل انتخاب نام اولین خودروی خود یا تاریخ تولد و از این قبیل چیزها . این گونه اطلاعات را در پروفایل خود قرار ندهید چون احتمال اینکه یکی از این چیزها را به عنوان رمز عبور خود انتخاب کنید زیاد است .

۱۰ – تمام چیزهایی که نمی خواهید منتشر شود
 

حقیقتهایی در زندگی تمام آدم ها هست که نمی خواهند دیگران از آن بو ببرند . عکسی از دوران بیماری ، دوران چاقی و لاغری و … عکس از روابط قبلی خود همسر سابق و… محل کار سابق و زندگینامه خود . مطمئن باشید به محض درج این اطلاعات در شبکه های اجتماعی ، آنها را در سایتهای دیگر نیز پیدا خواهید کرد. در کل اسرار زندگی ما را کسی نداند بهتر است و احساس آرامش بیشتری نصیبمان خواهد شد .
۰۵خرداد



 

نگاهی به طرح امنیتی که خود را پشت شبکه های مجازی پنهان کرده است

حرف هایی که درباره شبکه های اجتماعی زده می شود، بسیار متنوع و بعضاً متناقض است. بعضی ها این رسانه ها را ابزار جاسوسی کشورهای سلطه طلب می دانند و بعضی معتقدند که این رسانه ها فقط سایت هایی معمولی هستند که قابلیت های بی نظیری در برقراری ارتباط با سایرین ایجاد می کنند. مقاله پیش رو با نگاهی به گزارش پارلمان اروپا و همچنین مقاله ای از سایت بی بی سی درباره شبکه اِشِلون نوشته شده است.
سازمان های امنیتی متعددی در آمریکا و اروپا وجود دارد که در طول شبانه روز به شنود، رصد و رهگیری اطلاعات و دسته بندی آنها مشغولند. از جمله مهم ترین این سازمان های امنیتی، NSA یا اداره امنیت ملی آمریکاست که با وجود اشتهار کم، قدرت و تأثیر فراوانی دارد. این سازمان برای پردازش انبوه اطلاعات خود، قوی ترین ابررایانه جهان را دارد و دارای یک کارخانه مختص به خود است تا قطعات الکترونیکی مورد نیاز خود را با اطمینان از امنیت بالا، تولید و استفاده کند.
یکی از طرح های این سازمان، تهیه یک فایل چهار صفحه ای برای تک تک چند میلیارد انسان زنده بر کره خاکی است! این چهار صفحه باید شامل یک سری مشخصات فردی اساسی، عقاید و موضع گیری های فکری و دینی و سیاسی، شبکه ارتباطات و اطرافیان وی و نهایتا ارزیابی از پتانسیل خطرناک بودن وی برای دنیای غرب – خصوصاً ایالات متحده – باشد. با این اطلاعات می توان با یک جست و جوی ساده، دایره تحقیق روی مظنونان احتمالی را از میلیون ها مورد به چند صد مورد تقلیل داد.
در نگاه اولیه، این طرح بسیار جاه طلبانه به نظر می رسد. حتی سازمان های ثبت سجلی ملی نیز نمی توانند با قاطعیت ادعا کنند که توانسته اند اطلاعات تک تک شهروندان خود را کسب کنند. از بیابان های چین تا اعماق جنگل های آمازون، گروهای انسانی با پراکندگی های بسیار می زیند و سرشماری و کسب اطلاعات از تک تک آنها ناممکن می نماید.
اما ذهن خلاق بشر بر این مشکل نیز تا حدودی فائق آمده است. چطور است به جای اینکه ما به سراغ افراد جوامع برویم، آنها را ترغیب کنیم با دست خود و رضایت قلبی اطلاعات شخصی شان را در اختیار ما قرار دهند؟ خصوصاً که با گسترش نفوذ فناوری های اطلاعات و ارتباطات، زیر ساخت لازم برای چنین امری برای بخش قابل توجهی از مردم دنیا به وجود آمده است.
۰۵خرداد

  از سال 2005 میلادی تاکنون، عضویت در شبکه‌های مجازی به یکی از اصلی‌ترین کارکردهای شبکه جهانی اینترنت و بحث‌برانگیزترین مباحث اجتماعی تبدیل شده است. روزانه زوج‌های بسیاری به دلایل متفاوت برای رفع مشکلات زندگی مشترک به مراکز مشاوره ازدواج مراجعه می‌کنند و متاسفانه در حال‌حاضر علت مراجعه تعداد بسیاری از آنها به‌خصوص زوج‌های دهه 60، عضویت یکی از طرفین در همین شبکه‌های مجازی است. در کنار این زوج‌های جوان که معمولا آماده پذیرفتن یک رابطه عاطفی و متعهدبودن به آن نیستند، مردان و زنان میانسالی هم با گذشت بیش از 20 سال از زندگی مشترکشان، برای حل این مشکل به این مراکز مراجعه می‌کنند. البته نگرانی از افزایش آمار این مراجعه‌کنندگان، محدود به ایران نیست و نتیجه مطالعه‌های آکادمی وکلای خانواده در آمریکا نشان می‌دهد در سال 2010 حدود 80 درصد از متقاضیان طلاق در دادخواست‌های خود به موضوع عضویت شریک زندگی‌شان در شبکه‌های مجازی اشاره کرده‌اند. این شبکه‌های اجتماعی تاثیرات منفی و ناخواسته‌ای بر روابط بین‌فردی دارد. معمولا در بیشتر موارد، فرد در اثر حضور مستمر در این شبکه‌ها و نداشتن تعامل با همسر در اصطلاح دچار «انزوای الکترونیک» می‌شود. گرچه این انزوا در بدو امر ظاهرا جنبه‌ای فردی دارد اما پس از مدتی عوارض خانوادگی پیدا می‌کند. در بیشتر موارد، وسعت زیان‌ها و آسیب‌های عضویت در این شبکه‌ها به محیط خانواده نیز سرایت می‌کند. قبح‌زدایی از برخی هنجارهای اجتماعی و ترویج رفتارهای نامتعارفی از قبیل قماربازی اینترنتی، ازدواج اینترنتی، بروز طلاق عاطفی بین زوج‌ها و... از دیگر آسیب‌ها و صدمه های ناشی از عضویت از شبکه‌های اینترنتی به شمار می‌رود. گاهی گفت‌وگوی اینترنتی مداوم در این فضاها باعث شکل‌گیری رابطه عاطفی می‌شود و برای شریک زندگی نگران‌کننده خواهد بود بنابراین لازم است جوان‌ها مخصوصا پس از ازدواج، روابط خود را در این شبکه‌ها محدود کنند.
از مهم‌ترین راهکارهای مقابله با آسیب‌های ناشی از عضویت در شبکه‌های اجتماعی مجازی، آموزش و فرهنگ‌سازی است. با توجه به عضویت و حضور قشر جوان و نوجوان در این شبکه‌ها، نهادهای خانواده و آموزش و پرورش نقش بسزایی در آموزش آسیب‌های ناشی از این شبکه‌ها دارند. از سوی دیگر، به زوج‌ها توصیه می‌شود اگر برایشان مقدور است، زمان‌هایی که در کنار همسرشان هستند، وارد شبکه‌های مجازی شوند و در صورت امکان رمز عبور را هم به یکدیگر بدهند؛ البته نه به این شکل که طرف مقابل بخواهد مانند یک کارآگاه رفتار کند. شاید بگویید خب هر فردی برای خود حریم شخصی دارد. بله، اما در زندگی مشترک، حریم خصوصی در کنار اعتماد زن و مرد به یکدیگر تعریف می‌شود. متاسفانه بیشتر جوان‌ها می‌خواهند همان آزادی‌ای که در دوران مجردی داشته‌اند، در زندگی مشترک نیز داشته باشد اما این کار باعث ایجاد فاصله و سردی و به‌مرور زمان بروز طلاق عاطفی و گاه جدایی همسران می‌شود.

هاست