الکی مثلا من دلم پاکه!!!
در فرهنگ قرآن دل پاک تنها کالایی است که در قیامت برای انسان نافع است چنانکه فرمود: ﴿ یوم لاینفع مال و لابنون¤ إلا من أتی الله بقلب سلیم﴾[شعراء/۸۸-۸۹]«روزی که اموال و فرزندان سودی به حال انسان نمی بخشند¤ جز کسی که با قلب سلیم در پیشگاه خداوند حضور یابد».
همیشه شنیدهایم که بدحجابها میگویند ما دلمان پاک است و با خدا بودن و مسلمان بودن به این نیست که چهار تار موی خود را بپوشانیم!!! یا میگویند: «دل آدم باید پاک باشه ، ظاهرت مهم نیست» حال، آیا مگر میشود فقط با دو کلمه «دل پاک» آنهمه گناهان بی عفتی و بی حجابی را خط زد و نادیده تلقی کرد؟!!! شکی نیست که این توجیهی است شیطانی که آنان را با ابن توجیهات واهی به گناهان خود مشغول میدارد و از نیل به سعادت باز میدارد.
اعمال انسان تجلی نیت های اوست
یقیناً اعمال انسان برآیند و تجلی نیتهای او و درون اوست. کسی که هر چه که دلش بخواهد و هر آنچه که هوای نفسش آن را طلب کند انجام دهد و به دنبال کارها و افعال شیطانی باشد ، دیگر نمیتواند بگوید: "که درون من و دل من پاک است و آدم درستی هستم". این درون است که برون را میسازد و برون است که درون را جلا میبخشد. لذا نیت و دل و درون انسان رابطه مستقیمی با اعمال و رفتارش دارد و از همدیگر تأثیر و تأثر دارند.
این است که فرهنگ دینی ما بیان میدارد که «الاعمال بالنیات» نیت، امری باطنیست و عمل، امری ظاهری؛ خدا هم ظاهر را مینگرد و هم باطن را؛ اگر کسی ادعای دلی پاک دارد ظاهرش هم باید مطابق با باطنش باشد چراکه پاکی از درون به برون تراوش میکند. از کوزه همان تراود که در اوست[۱]
ظاهر، نماد و تندیس باطن است چون ظاهر، ظاهرِ همان باطن است یعنی ظاهر، ظهور و آینه همان باطن میباشد. کسی که ظاهرش نادرست است قطعا باطنش نیز نادرست میباشد چون عمل و کردار و رفتارهای ظاهری از باطن سرچشمه میگیرد و منشاء ظاهر، همان باطن است. ظاهر آلوده حکایت از درونی آلوده دارد. نمیتوان گفت من فقط ایمان میآورم و عمل صالح را در ظاهر ترک میکنم چراکه این منطق از منظر قرآن سخت باطل است زیرا قرآن دو عنصر ایمان و عمل صالح را توأمان و در کنار هم قرار داده و همواره بر هر دو تاکید میکند. اگر فقط دل پاک کافی بود، خدای خالق تو فقط میگفت:«آمنـــوا». اینکه کنار «آمنـــوا» گفته:«آمَنُـــوا وَ عَمِلُوالصَّالِحـــات» یعنی هم دلت پاک باشد، هم کارت.
در قرآن کریم بیش از ۵۰ مرتبه، ایمان و عمل صالح، درکنار هم ذکر شده است: ﴿آمنوا و عملوا الصالحات﴾. چنانکه در آیهای فرمود: ﴿وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فیها خالِدُونَ﴾[البقرة/۸۲]«و کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند ایشان باشندگان در بهشتند و در آنجا جاویدند». و یا میفرماید: «إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»[عصر/۲-۳] یعنی غیر از انسانهای با ایمان که دارای عمل صالح هستند و از حق پیروی کرده و یکدیگر را بر پافشاری در حق سفارش میکنند دیگران همه زیانکارند.
در سوره مبارکه مُلک میخوانیم: ﴿الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً﴾[ملک/۲]«همان کسی که مرگ و زندگی را پدید آورده است تا شما را بیازماید کدامتان کارتان بهتر و نیکوتر خواهد بود». عمل مربوط به ظاهر است پس خداوند به ظاهر نیکو، کار دارد چون نماد باطنی نیکو است. پس خداوند مرگ و زندگانی را آفرید تا ما را بیازماید که کدام یک از ما در عمل نیکوتریم نه اینکه کدامیک ادّعای دل پاک داریم امّا در عمل پیرو شیطان هستیم!
ایمان باید علاوه بر دل، در اعضا و جوارح هم بیاید. باید ایمان نمود داشته باشد، تا فرد بشود «مومن» و جامعه بشود «اسلامی».
جالب اینکه قرآن نسبت به کسانییکه ادعای ایمان دارند و به قوانین آن پای بند نیستند، حکایتی را از اعراب بیابان نشین نقل میکند و پاسخ آن را میدهد: «[برخی از] بادیه نشینان گفتند: ایمان آوردیم. بگو: ایمان نیاوردهاید، لیکن بگویید: اسلام آوردیم. و هنوز در دلهای شما ایمان داخل نشده است. و اگر خدا و پیامبر او را فرمان برید از [ارزش] کردههایتان چیزی کم نمیکند»[حجرات/۱۴].
به قول معروف: «با حلوا حلوا کردن دهان شیرین نمیشود» باید عمل کرد، هزینه کرد، و به قول شهید بهشتی: «بهشت را به بها دهند نه به بهانه».
البته ما نمیگوییم: همه افراد بدحجاب، واقعا قصد بدی دارند ولیکن «نیت بد نداشتن» با «دل پاک داشتن » فرق میکند. گاهی ناآگانه و از روی جهل بدحجاب است [نیت بدی ندارد]، و گاه از روی سستی و سهل انگاری، عمدا بدحجاب است. در هر دو مورد، لزوما، دل پاک نیست. اشتباه این است که، ندانستن را دل پاکی میدانیم!.
«نیت بد نداشتن » با «نیت خوب داشتن » فرق میکند؛ نیت بد نداشتن زحمتی ندارد؛ توجهی نمیخواهد و ریاضتی ندارد. اما نیت خوب داشتن، همیشه همراه عمل است و به همین دلیل دارای پاداش است. حتی اگر عمل غیر عبادی را با نیت الهی انجام دهد پاداش دارد. چون عمل انسان از نیت او جدا نیست.
حال، چگونه میشود شخص بدون حجاب، ادعای عفاف کند؟!!! همانگونه که حجاب و پوشش ظاهری، لزوماً به معنای برخورداری از همهی مراتب عفاف نیست، عفافِ بدون رعایت پوشش ظاهری نیز قابل تصور نیست چون نمیتوان زن یا مردی را که عریان یا نیمه عریان در انظار عمومی ظاهر میشود عفیف دانست چراکه پوشش ظاهری یکی از علامتها و نشانههای عفاف است. و بین مقدار عفاف و حجاب، رابطهی تأثیر و تأثّر متقابل وجود دارد. بعضی نیز رابطهی عفاف و حجاب را از نوع رابطهی ریشه و میوه دانستهاند؛ با این تعبیر که حجاب، میوهی عفاف، و عفاف، ریشهی حجاب است. برخی افراد ممکن است حجاب ظاهری داشته باشند، ولی عفاف و طهارت باطنی را در خویش نهادینه نکرده باشند. این حجاب، تنها پوسته و ظاهری است.
از سوی دیگر، افرادی ادعای عفاف کرده و با تعابیری، مثل «من قلب پاک دارم، خدا با قلبها کار دارد»، خود را سرگرم میکنند؛ چنین انسانهایی باید در قاموس اندیشهی خود این نکتهی اساسی را بنگارند که درون پاک، بیرونی پاک را میپروراند و هرگز قلب پاک، موجب بارور شدن میوهی ناپاکِ بیحجابی نخواهد شد.
در مورد دیگر واجبات و محرمات نیز چنین است و نمیشود واجبی را ترک کرد یا حرامی را انجام داد و آنرا با دستاویزی مانند «دل پاک» توجیه نمود. انسان وقتی انسان درستی است که به دنبال اعمال صالح باشد و وقتی عمل صالح انجام میدهد که درونش پاک باشد و ایمان و اعتقاد و درستی داشته باشد.
حضرت علی(علیهالسلام) می فرمایند: «هر کس دستورات خدا را عظیم شمارد، پاسخ به فرمان او میدهد»[۲]
بالاتر از این، قرآن کریم بر عمل بسی تأکید کرده و میفرماید: ﴿وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى﴾[نجم/۴۰-۳۹]«و نمیداند این که برای آدمی جز آنچه به سعی و عمل خود انجام داد ثواب و جزائی نخواهد بود و البته انسان پاداش سعی و عمل خود را بزودی خواهد دید». در روایات نیز ایمان و عمل صالح را توأمان با یکدیگر قرار دادند: رسولخدا(صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «ایمان به ادّعا و آرزو نیست بلکه ایمان آن است که در دل خالص باشد و عمل آن را تصدیق و تایید کند».[۳]
رسولخدا(صلیاللهعلیهوآله): «ایمان و عمل دو برادر بسته به یک ریسمانند، خداوند یکی را بدون دیگری نمیپذیرد»[۴]
امام علی(علیهالسلام) فرمودند: «اگر ایمان تنها گفتار بود، روزه و نماز و حلال و حرام نازل نمیشد[۵].
و در یک کلام، انسان دل پاک و درست، انسانی است که در عمل و در ظاهر نیز پاکی را پیشه خود کند. آیا درست است که مخالف امر خدا عمل کنیم و اظهار به محبت او داشته باشیم؟ این از محالات است! امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: «ما احب الله من عصاه» کسی که خدا را نافرمانی می کند، او را دوست ندارد.[۶]
کسی که میگوید: «آدم باید دلش پاک باشه، هر کاری خواستی بکن» این شخص به بعض دین عمل کرده و به بعض دین عمل نکرده و مصداق این آیه شریفه خواهد بود که: ﴿ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتَابِ وَتَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ یَفْعَلُ ذَلِکَ مِنْکُمْ إِلَّا خِزْیٌ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ یُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ﴾[بقره/۸۵]«آیا به بعضى از دستورات کتاب آسمانى ایمان مىآورید، و به بعضى کافر مىشوید؟! براى کسى از شما که این عمل [تبعیض در میان احکام و قوانین الهى] را انجام دهد، جز رسوایى در این جهان، چیزى نخواهد بود، و روز رستاخیز به شدیدترین عذابها گرفتار مىشوند. و خداوند از آنچه انجام مىدهید غافل نیست».
هرچیزی برای خود علامتی دارد و علامت دل پاک، عمل و رفتار پاک و زیبا است. آیا میشود که انسان دل پاکی داشته باشد ولی هر طوری که دلش خواست باشد و هر کاری دلش خواست بکند؟!!! خیر هرگز؛ کسی که دلش پاک است مینگرد که خدای پاکی دل از او چه میخواهد و همان را انجام میدهد نه هر چه که دلش خواست. در واقع بین «آدم باید دلش پاک باشه، هر کاری خواستی بکن» پارادوکس و تناقض است و این دو هرگز باهم قابل جمع نیستند. و این تنها عبارتی به ظاهر جذاب و فریبنده است که با چنین سخنان سست و بی منطق، سعی در همه گیر کردن چنین تفکراتی به خصوص در میان نسل جوان دارند.
گناهکاران به جای اینکه کمی به خود زحمت بدهند و به اصلاح خویش بپردازند راه سادهتری را انتخاب میکنند و به کمک شیطان جملهای به ظاهر زیبا و عوام فریب میسازند تا میدان عذر آوردن برایشان وسعت یابد و به کار زشت خود ادامه دهند. اینان همان کسانی هستند که خداوند در مورد ایشان میفرماید: ﴿زیّن لهم الشیطان اعمالهم﴾[انفال/۴۸]«شیطان اعمال زشت و ناپسند ایشان را آراسته و زیبا و نیکو نشان داد». ﴿أَفَمَن زُینَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً فَإِنَّ اللَّهَ یضِلُّ مَن یشَآءُ...﴾[ فاطر/۸]«پس آیا کسی که عمل بدش برای او آراسته شده و آن را نیکو میبیند، [مانند کسی است که هدایت یافته است] پس بدون شک خداوند هر که را بخواهد [و سزاوار بداند] گمراه میکند».
مهم تر از همه، آن عده که توجیه میکنند «دل باید پاک باشد» و یا «هرکس در قبر خودش میخوابد»: توجه ندارند که ممکن است دلهای دیگران ناپاک باشد و به سمت او منحرف شوند و برخی دیگر را که در شرایط ازدواج نیستند، به بلوغ زودرس و مفاسد بعد از آن سوق دهد؛ آنگاه مجبور میشود زمانی که در قبر خودش خوابیده، جواب گناه دیگران را هم بدهد!
قرآن کریم پاسخی دارد: ﴿فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً﴾[ احزاب/۳۲]«[ای زنان] اگر سر پروا دارید پس با ناز [و عشوه] سخن مگویید تا آنکه در دلش بیماری است طمع ورزد؛ و گفتاری شایسته گویید».
پس معلوم شد آنچه قدر و منزلت یک انسان را نزد خداوند مشخّص می کند ایمان [دل پاک واقعی] به همراه عمل صالح است، نه ادّعای دل پاک و عملکردی خلاف دستورات خدا و پیامبرش؛ چون هر ادعایی باید توسط عمل ثابت شود.کسانی که ادعا می کنند دلهای پاک دارند و خدا را دوست دارند آنها باید در گفتار و رفتارشان دوستی و علاقهی به خدا را بروز دهند. پس ادعا وقتی قابل قبول است که با عمل ثابت شود! دل پاک، ظاهر پاک و عمل پاک میخواهد.
بنابراین سخن «دلت باید پاک باشد» اگر بدون رعایت اعمال نیک در ظاهر باشد حرفی مفت است که هرگز با منطق قرآن و دین همخوانی و سازگاری ندارد. بلکه این سخن، منطق شیطان است تا با این بهانه واهی گنه کاران را به ترک واجبات و نیز اشتغال به محرمات مشغول کند.
___________________________
[۱]. آن کس که بدم گفت، بدی سیرت اوست وان کس که مرا گفت نکو خود نیکوست
حال متکلم از کلامش پیداست از کوزه همان برون تراود که در اوست
دیوان اشعار شیخ بهایی، رباعیات، رباعی ۱۹
[۲]. مواعظ امامان علیهم السلام (ترجمه بحارالانوار)، ص ۸۴.
[۳]. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۶۹، ص۷۲، ح۲۶
[۴]. متقی هندی، کنز العمّال، ج۵۹، ص۶۳۱.
[۵]. بحار، ج۶۹، ص۱۹، ح۲
[۶]. شیخ حر عاملى، وسائل الشیعة، مؤسسة آل البیت علیهمالسلام، قم، ۱۴۰۹ ق، ج۱۵، ص۳۰۸