مرصاد

توهین به اشخاص ، مقام معظم رهبری و شهدا و خانواده های شهدا ممنوع

مرصاد

توهین به اشخاص ، مقام معظم رهبری و شهدا و خانواده های شهدا ممنوع

مرصاد

درباره پایگاه

نه فقط بنده به ذات ازلی می نازد ناشر حکم ولایت به ولی می نازد

گر بنازد به علی، شیعه ندارد عجبی عجب اینجاست خدا هم به علی می نازد

فرزنــدان ابــرهه، از نـسل یــهودا، نشــسته بــر ارابــه‌هــای جــنگ؛
از تانک "مرکــاوا" تا امــواج voa.
از خطــوط مــقدم جــنـگ ســخـت در عــراق و افــغانـستان و سوریــه؛
تا پـیچ‌ در پــیچ و هزار لــایه‌های جــنگ نـیمه ســخت با موســاد و سیـا و MI6؛
تا گستــره‌ی جــهانی جنگ نــرم، حتی در خانــه‌هــایمان!
.....
و مـن و تــو و مــا، در کجای این نبـــرد نامـتقارن ایــستــاده‌ایم؟
خودم را و خـودت را و خـودمان را بازیابیم.
آنهـایی که خــود را پــیدا کردند، خــوش به سعادتـــ دنــیا و آخرتـشان،
و خوشـ به لــیاقتــشان بــرای سربازی آقایـــشان در آخرالزمان.
آنهایی هــم کــه نــه...
...
مــن و تــو و مــا، در کـــجای ایــن نــبرد نامــتقــارن ایستــاده‌ایم؟

۲۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

۲۹مرداد


امر به معروف و نهی از منکر

 یکی از زیباترین آموزه‌هایی که در فرهنگ و آداب اسلامی از جایگاه و اهمیت بسزایی برخوردار است،  موضوع امر به معروف و نهی از منکر است . در این دستور و فریضه‌ی الهی افراد جامعه حسن نیت و خیر خواهی خود را در بستر ارتباطات اجتماعی به نمایش می گذارند. نوعاً جامعه که از این فریضه‌ی ارزشمند به درستی استفاده نمی‌کنند خود را از برکات و ثمرات ارزشمند آن محروم می سازند. برکات ارزشمندی که در درجه اول  و در رأس آن می توان رضایت وتقرب الهی را نام برد.

مفهوم شناسی

حضرت امام خمینی(ره)  در کتاب شریف تحریر الوسیله می‌فرماید:

کارهایی که نیکی یا زشتی آن ها توسط عقل یا شرع، شناخته شده باشند، به ترتیب معروف و منکر نامیده می شوند.[۱] علاوه بر این، در تبیین مفهوم این دو واژه مرجع تشخیص (شرع وعقل) نیز لحاظ شده است؛[۲]. مرحوم علامه طباطبایی معروف را به معنای آن چه که با ذایقة افراد یک جامعه سازگار و در میان آنان مرسوم و متداول باشد دانسته و می گوید : «فالمعروف یتضمن هدایة العقل و حکم الشرع و فضیلته الخلق الحسن و سنن الادب»؛[۳]؛ در این معنا مرجع تشخیص معروف علاوه بر عقل و شرع، عرف اجتماعی نیز می‌باشد.معروف یعنى کارى که از نظر عقل و دین و فطرت شناخته شده است. منکر کارى است که از نظر عقل، دین و فطرت ناشناخته است. اگر در محیط جامعه انجام شد، مردم تعجب مى‏کنند و مى‏پرسند چرا این کار انجام مى‏گیرد.

جایگاه و اهمیت امر به معروف ونهی از منکر در فرهنگ قرآن کریم

در کلام الله مجید آیات فراونی در خصوص امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد که فراوانی این آیات بیانگر اهمیت این فریضه‌ی الهی در فرهنگ اسلامی می‌باشند. برای نمونه خداوند متعال در قرآن مجید امت پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله وسلم) را به خاطر انجام امر به معروف و نهی از منکر بهترین امت معرفی می نماید که این خطاب نشانگر اهمیت این فرضه الهی است.«کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَر.[آل عمران/۱۱۰]شما بهترین امتى هستید که براى مردم پدیدار شده‏اید: به کار پسندیده فرمان مى ‏دهید، و از کار ناپسند بازمى ‏دارید،»

وهمچین خداوند متعال در بیان بهترین بندگان خود آنها را با این ویژگی ارزشمند معرفی می نماید:

«وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ[توبه/ ۷۱] وَ یَنْهَوْن و مردان و زنان با ایمان، دوستان یکدیگرند، که به کارهاى پسندیده وا مى‏دارند، و از کارهاى ناپسند باز مى‏دارند»

جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در روایات اسلامی

پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله وسلم)در اهمیت این فرضیه الهی می فرماید:

« لتأمُرُنّ بالمعروفِ و لَتَنهُنَّ عَنِ المُنکَرِ ، أو لَیُسلِّطَنَّ اللّه  شِرارَکُم علىَ خِیارِکُم ، فیَدعو خِیارُکُم فلا یُستجابُ لَهُم[۴] : باید امر به معروف و نهى از منکر کنید و گرنه خداوند بدهاى شما را بر خوبانتان مسلّط مى گرداند و در این صورت نیکانتان دعا مى کنند ولى دعایشان مستجاب نمى شود»

نوعاً جامعه که از اهرم امر به معروف و نهی از منکر در زندگی اجتماعی خود بهره نمی‌جویند با این کار  بستر فعالیت و پشرفت فعالیت‌های غیر اخلاقی و مزدورانه‌ی اشرار را فراهم می‌کنند. رشد و تقویت انسانهای شرور و سلطه طلب در محیطی فراهم می‌شود که دیگران در خصوص نهی و راهنمایی ایشان بی‌تفاوت هستند. بی‌تفاوتی که در نهایت منجر به پشیمانی و متحمل عواقب شوم فراوانی می‌شود. از این رو بهترین راهکاری برای حذف بزه‌های اجتماعی و فاعلین آنها احساس مسئولیت در برابر آنها و برطرف نمودن زمینه‌های شرارت این دسته از افراد است.

در اهمیت و ارزش این حکم الهی همین بس که امام علی علیه السلام در کتاب شریف نهج البلاغه می فرماید:

«مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ کُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنْ الْمُنْکَرِ إِلَّا کَنَفْثَةٍ فِی بَحْرٍ لُجِّی‏:[۵] و همه اعمال نیکو و جهاد در راه خدا در پیش امر بمعروف و نهى از منکر نیست مگر مانند آب دهن انداختن در دریاى پهناور (چون قوام اسلام بامر بمعروف و نهى از منکر مى‏باشد)»

این گفتار حکیمانه امام علی(علیه السلام) گویایی اهمیت و جایگاه و ارزش امر به معروف و نهی از منکر در منابع اسلامی است. تاثیرات شگفتی که این فرضه الهی در سعادت و کمال افراد برجای می‌گذارد و همچنین خیر خواهی و هم نوع دوستی که در فلسفه و حکمت آن نهفته است به ارزش و اهمیت آن دو  غنای دو چندان می‌بخشد.

____________________________                                 

[۱].موسوی خمینی، سید روح الله، تحریرالوسیله، ج ۱، ص ۳۹۷٫

[۲].مفردات،‌ راغب اصفهانی، ۱۴۰۴ ق: ۳۳۱

[۳]طباطبایی، ج ۲: ۲۳۶

[۴] مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (چاپ: دوم - بیروت،  دار إحیاء التراث العربی - ۱۴۰۳ ق). ج‏۹۰ ؛ ص۳۷

[۵]شریف الرضى، محمد بن حسین - فیض الاسلام اصفهانى، على نقى، ترجمه و شرح نهج البلاغة (فیض الإسلام)، ۲جلد، مؤسسه چاپ و نشر تألیفات فیض الإسلام - تهران، چاپ: پنجم، ۱۳۷۹ ش. ج‏۶ ؛ ص۱۲۶۴

 

 


۲۹مرداد

دوستی

همه جا تعقیبم می‌کنند، می‌گویند: دخترمان منحرف شده، دخترمان بی حیا شده، دخترمان سر و گوشش می‌جنبد و...

این حرف‌ها از زمانی نُقلِ مجالس و محافلِ فامیل شده است که من؛ از رابطه دوستی بین خود و پسری که از طریق اینترنت و شبکه‌های اجتماعی و چت آشنا شده بودم خبر دادم.

در اوایل این رابطه بسیار عادی و در حد احوال پرسی و گفتگو در مسائل علمی و اجتماعی بود، به مرور زمان به هم علاقه مند شدیم، و رفته رفته این علاقه آن قدر زیاد شد که حتی شب را با فکر چت کردن با هم صبح می‌کردیم. پسره به من گفت: باید این عشق برای همیشه ماندگار باشد، باید با هم ازدواج کنیم من به خانواده ام می‌گویم و شما هم به خانواده‌ات اطلاع بده...

وقتی این مساله را به خانواده گفتم؛ پدرم از ناراحتی و غصه چند روزی بستری شد، و این مساله بین اقوام و خویشان پخش شد و از آن روز به بعد خوراک من اشک و گریه است و همه با انگشت اشاره به من اشاره می‌کنند و می‌خندند.

خانواده پسر هم می‌گویند: این دختر ترش کرده بوده، می‌خواسته از این راه خودش را به پسرمان غالب کند، اگر این دختر با حیا بود با پسر ما چت نمی‌کرد و قبل از خواستگاری کردن عاشقش نمی‌شد، از کجا معلوم این دختر همان طور که با پسر ما رابطه برقرار کرد، بعد از ازدواج با مردهای شهوت ران دیگر رابطه برقرار نکند؟ از کجا معلوم این دختر هم زمان با پسرهای دیگری رابطه نداشته است؟ و...

دختر و پسرانی هستند که روزشان را با این  دردها و عشق‌های نافرجام به شب می‌رسانند؛ و غصه ایامی را می‌خورند که همه اقوام و خویشان به آن‌ها به چشم انسانِ پاکی نگاه می‌کردند؛ و از این که این گونه سرنوشت‌شان را خراب و لکه دار کرده‌اند اشکشان سرازیر است.

به خاطر همین مسائل است که دین مبین اسلام به همه مسلمانان و مومنان می‌آموزد که: مؤمن نه تنها نباید به برادر و خواهر مؤمن خویش سوء ظن داشته باشد و به آن ترتیب اثر بدهد بلکه باید عمل او را حمل بر صحت کند و بکوشد تا سوء ظن خویش را به حسن ظن تبدیل نماید. همان گونه که حضرت علی علیه السلام در این خصوص می فرماید: «باید گفتار و کردار برادر دینی خود را به بهترین وجه قرار دهی مگر اینکه یقین پیدا کنی و راه توجیه (حمل بر صحت) بر تو بسته باشد. و نباید به سخن برادرت بد گمان باشی در حالیکه تو بستر خوبی برای توجیه کلام او می‌یابی». [۱]

بله دین از طرفی تهمت را حرام دانسته و از مؤمنان خواسته، از سوء ظن به یکدیگر اجتناب ورزند و در صورت پیدایش سوء ظن به آن اعتنا نکنند و ترتیب اثر ندهند بلکه گفتار و کردار مؤمن را بر صحت و خوبی حمل نمایند و از طرف دیگر به مؤمنان دستور داده تا خود را در معرض تهمت قرار ندهند و از گفتن سخنان و اعمالی که موجب سوء ظن می‌شود پرهیز کنند تا مورد تهمت و افترا قرار نگیرند.

چنانچه امیرمؤمنان  علیه السلام در این خصوص می‌فرماید: «کسی که خود را در معرض تهمت قرار دهد نباید کسی را که به او بد گمان می‌شود را ملامت و نکوهش کند».[۲]

و امام صادق علیه السلام نیز در این خصوص می‌فرماید: «کسی که به موضعی از مواضع تهمت برود و متهم شود نباید جز خودش را ملامت کند.».[۳]

باز امیر المومنان در وصیت به فرزندش امام حسن مجتبی علیه السلام می‌فرماید: از محل تهمت بر حذر باش و دوری کن، همچنین از مجلسی که به آن گمان بد برده می‌شود.[۴]

به همین جهت است که در اخبار و روایات تأکید شده که مؤمنان باید از دوستی با جنس مخالف و خلوت کردن با او و همچنین رابطه تلفنی و اینترنتی پرهیز کنند؛ چرا که مضرات این گونه رفتارها، قراردادن خود در مواضع تهمت است. خلوت یا چت و... باعث می‌شوند اعتبار انسان از بین برود. اگر این رابطه را دختری به قصد رسیدن به شخص مورد نظر برای ازدواج انجام داده باشد؛ نه این که به خواسته‌اش نمی‌رسد بلکه با این کارش سبب می‌شود افراد دیگری که قصد ازدواج با او را داشتند، از تصمیمشان صرف نظر کنند.

خلوت با جنس مخالف چه به صورت حضوری باشد و چه به صورت مجازی و اینترنتی باعث ایجاد سوء ظن در دیگران می‌شود؛ این تفکر مورد قبول همه مردم است، حتی اگر شخصِ خلوت کننده پیامبر باشد نیز این خلوت می‌تواند باعت ایجاد سوء ظن در دیگران شود.

همان گونه که در روایتی نفل شده است: پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم  در مسجد معتکف بودند، زنی آمد و مدتی با او سخن گفت و بعد برخاست که برود، پیامبر هم برخاست و با او به راه افتاد. در این هنگام دو نفر از انصار که از کنار آن حضرت عبور می‌کردند سلام کردند و گذشتند. پیامبر آن‌ها را صدا زدند و فرمودند: این زن، صفیه همسر من است. آن دو گفتند: ای رسول خدا [این چه فرمایشی است؟] مگر ما نسبت به این زن و شما شک داشتیم؟! حضرت در جوابشان فرمودند: «شیطان مثل خون وارد وجود انسان می‌شود، ترسیدم شیطان بر شما وارد شود و شما بدگمان شوید!».[۵]

با توجه به مطالبی که ذکر شد می شود به این نتیجه رسید که از یک طرف مومنان باید رفتارهای برادران دینی خود را حمل بر صحت و درستی بکنند و از طرف دیگر بر همه مومنان و مومنات لازم است از قرار دادن خود در مواضع تهمت پرهیز کنند و یکی از مواضع تهمت، خلوت کردن انسان با نامحرم است خواه خلوت در فضای حقیقی و در میان کوچه و بازارباشد یا در فضای مجازی و اینترنت...

----------------------------

منابع:

[۱]. «ضع امر اخیک علی احسنه حتی یاتیک ما یغلبک منه ولاتظنن بکلمه خرجت من اخیک سوء و انت تجدلها فی الخیر محملاً» . [کافی، ج۲، ص۳۶۲]
[۲]. «من وضع نفسه مواضع التّهمة فلا یلو منّ من اساء به الظن‏»[وسائل الشیعه ج ۸/ ص ۴۲۳]
[۳]. «من دخل موضعاً من مواضع التهمه فاتهم فلا یلومن الانفسه.». [وسائل الشیعه ج۸، ص۴۲۲]
[۴]. «ایاک و مواطن التهمته و المجلس المظنون به السوء.»[وسائل الشیعه، ج۸. ص۴۲۳]
[۵]. المحجّبة البیضاء ۵/۶۷.


۲۹مرداد

پسر دیروز؟ پسر امروز؟
آیا پسر دیروز مرد بود یا پسر امروز؟
آیا پسر دیروز قابل اعتماد بود یا پسر امروز؟
آیا دزد را به پسر دیروز میدهید ببرد یا پسر امروز؟
آیا پسر دیروز اُمّل بود یا پسر امروز؟
آیا پسر دیروز زیباتر بود یا پسر امروز؟
آیا پسر دیروز عفیف بود یا پسر امروز؟

آیا پسر دیروز...؟
آیا پسر امروز...؟

شما کدام را انتخاب می کنید...!؟
انتخاب هر نوع مدی آزاد است

ولی برای راهنمایی بیشتر این سخن پیامبر(صلی الله علیه وآله) را هم بشنوید:
«خداوند، مردانی را که شبیه زن می‏شوند و زنانی را که خود را شبیه مرد قرار می‏دهند، نفرین کرده است» ۱

 

=================

۱. بحارالأنوار، ج ۱۰۳، ص ۲۴۲

۲۹مرداد


 

بی حجابی

شاید برای عده‌ای این سوال پیش بیاید که چرا حجاب باید لازم و واجب باشد؟ و چرا باید زیبایی زیر حجاب مخفی شود؟

برای جواب به این سوالات و سوالات دیگر، ابتدا باید حدیث زیبایی را از امام علی(علیه السلام) متذکر شویم. و آن اینکه امیرالمومنین علی(علیه السلام) میفرمایند: «حیا و شرم داشتن از گناه منشأ همه زیبایی هاست».[۱]

حالا شاید این سوال پیش بیاید که مگر میشود حیا منشأ تمام زیبایی باشد؟ و یا چرا حیا منشأ همه‌ی زیبایی هاست؟

انسان وقتی از خداوند و مردم شرم و حیا داشت، طبیعی است که از گناهان بسیاری دست برمی‌دارد و روی مرز خود و قانون حرکت خواهد کرد و از تجاوز به حقوق دیگران پرهیز می‌کند، و  از کم کاری در محل کارش اجتناب می ورزد، و از اینکه بخواهد حقوق شوهر یا همسرش را نادیده بگیرد و خیانت کند از خداوند شرم می نماید، بنابراین اگر کسی خداوند را ناظر اعمال خود دانست و از ته دل اعتقاد داشت که او از فکر و نیت و رفتار او خبر دارد، چنین انسانی خجالت می‌کشد گناه کند چنانچه بسیاری از انسان ها در حضور دیگران و در کوچه و خیابان از کارهای زشت اجتناب می نماید.

حال وقتی شرم و حیا باعث شود انسان در حد و حدود خودش حرکت کند و به حقوق دیگران اعم از مردم، زن، شوهر، همسایه، والدین و فرزندان احترام بگذارد؛ در چنین فضاهایی این شرم و حیا منشأ همه خوبی هاست و زندگی چنین افرادی در تمام جهات زیباست.

اگر خانمی شرم و حیا از خداوند داشت دیگر نمی آید در حضور صدها مرد و جوان نامحرم خودآرایی نماید و با احساسات آنان بازی کند و غریزه جنسی آنان را تحریک نماید و یا الگوی منفی برای دختران ناآگاه گردد، چنین شرم و حیایی از زن، بویژه دختران زیباست. زیرا شرم و حیا چنین دختری نشان می‌دهد او در خانوادۀ زیبا، زیبا تربیت شده است. او با رفتارش نشان می‌دهد که ایمانش قوی و زیباست.

او با حرکات و عفافش نشان می‌دهد که زیبائیش را به حراج نگذاشته است، تا دل شیطان را از این حراجِ بی‌بند و باری خشنود کند، بلکه او عفت، پاکدامنی خود را به نمایش میگذارد تا خداوند را راضی کند. زن با حجاب و با حیاء و عمل خویش نشان میدهد که زیبائیش متعلق به محیط گرم خانواده است، نه مربوط به فضای باز جامعه و صدها نگاه آلوده، دختران عفیف و پاکدامن با شرم و حیاء خود ثابت میکنند که فضای جامعه را باید زیبا و پاک نگه داشت و در فضای جامعه پاک، مردان و زنان و خانواده زیبا و پاک می‌مانند و اهریمنان و شیاطین جایگاهی ندارند، زیرا اگر در کشوری زنان زیبائی های خود را به رخ یکدیگر کشیدند و بازار رقابت آرایش و ناز و عشوه رونق پیدا کرد، و این نشان دادن زیبایی به محیط اداره و کارخانه کشیده شد و مردان زنان پاکدامن و زیبای خود را با چنین زنانی مقایسه کردند، در چنین فضایی معلوم است که تنوع طلبی برخی مردان و زنان گُل می‌کند.

هر فردی دیگر به گُل خود راضی نمی‌شود بلکه دنبال گلهای کاذب می‌رود که نتیجه ی آن سرد شدن کانون خانواده و آن حاکم شدن فضای بدبینی و افزایش آمار طلاق و آسیب دیدن فرزندان عزیز و زیاد شدن آمار جرم و جنایت است.

بنابراین اگر بخواهیم زن زیبا بماند، و در اثر زیبایی او، جامعه، خانواده و فرزندان، زیبا و پاک بماند؛ باید با حیا و شرم از خداوند فضای کشور را عطر آگین کرد. اگر خانمی زیباییش را به رخ دیگران کشید و دل مردی را ربود و خانواده ای را به سردی گرایش و سوق داد، بداند در آینده نزدیک زن زیباتر از او پیدا خواهد شد، دل شوهر و فرزند جوانش را می‌رباید و زندگی او را سرد خواهد کرد و با شعله شهوت و هوا و هوس زندگی او را آتش خواهد زد.

امام علی(علیه السلام) در این مورد می‌فرمایند: «کسی که برای برادر و خواهر خویش چاهی بکند، خداوند او را در آن چاه خواهد افکند».[۲]

_______________________

پی نوشت:
[۱] میزان الحکمه، ج ۲، ص ۹۵۲
[۲] غرر الحکم، فصل ۷۷، شماره ۱۱۳۳۰


۲۹مرداد


پسر و دختر بدحجاب

بدحجابی یکی از مسائل و چالش های جدی در حوزه اخلاق اجتماعی محسوب می شود. در این مطلب به ریشه یابی تعدادی از علل بدحجابی در جامعه و عوامل اخلاقی آن پرداخته ایم.

۱- کسب موقعیت 
انسان، موقعیت طلب است و همواره می خواهد در میان مردم از جایگاهی درخور توجه برخوردار باشد. چنین جایگاهی به دو صورت حقیقی و کاذب محقق می شود. موقعیت حقیقی در اثر تحصیل علم و فضایل اخلاقی به دست می آید، اما برخی زنان که فاقد این ارزش ها هستند با نمایش زیبایی ها و جاذبه های طبیعی و ساختگی زنانه خود سعی در جلب توجه دیگران می کنند تا به کمبودهای باطنی خود پاسخ دهند. غافل از آنکه هرگز کسی نمایش زیبایی های زنانه را دلیل بر شخصیت و جایگاه ارزشی او نمی گیرد. بی حجابی، زن را صاحب فضیلت نمی کند، بلکه از او عروسکی می سازد که با رشد و تعالی فاصله ها دارد.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: زنان خود را با پوشش اندام و جسم، از دیدار نامحرمان باز دارید که زنان هرچه پوشیده‌تر باشند سعادتمندتر هستند.[۱]

۲- ضعف ایمان 
بی حجابی، فقر فرهنگ دینی است. بنابراین کسانی که از اعتقاد به خداوند در شک و تردید به سر می برند و قلب آنها از ایمان به خداوند و محاسبه روز جزا به مقام اطمینان نرسیده است در عمل به دستورات الهی تسامح می ورزند و تا زمانی که این مشکل اعتقادی برطرف نشود بهبودی حاصل نمی شود؛ چرا که ایمان به خدا مادر ارزش هاست.
امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند: حیا و ایمان هم سنگ و هم دوش یکدیگرند، هنگامی که یکی از آن برود دیگری در پی آن برود.[۲]

۳- دگرآزاری 
ریشه خودنمایی و بدحجابی بسیاری از زنان، عقده دگرآزاری است. برانگیختن تمایلات دیگری همراه با محروم کردن او، یک بیماری دگر آزاری است. دگرآزاری جنسی نیز به این است که زنی خود را بیاراید و در معرض دید دیگران قرار دهد تا تمایلات او برانگیخته شود و بدون پاسخ بماند. اگرچه این حرکت، مردان جامعه را عقده مند می کند، اما زنان بیمار از حرکت خود لذت می برند. باید به چنین زنانی گفت آزار دادن مردان جز اینکه گناهی بر گناه خودنمایی آنها می افزاید اثر دیگری ندارد، ضمن اینکه آزار دیگران با هیچ منطق و وجدانی سازگار نیست. چه اینکه تبدیل مردان و جوانان سالم جامعه به انسان های عقده ای، با شرافت یک زن سازگاری ندارد.
رسول اکرم (صلی ا... علیه و آله و سلم) فرموده اند: یکی از گروهی که وارد جهنم می شوند زنان بدحجابی هستند که برای فتنه و فریب مردان خود را آرایش و زینت می کنند.[۳]

۴- غرب زدگی 
تقلید از غرب یکی از مشکلات دیرینه تعدادی از زنان بوده است که بدون کمترین تفکر و تحلیلی از زندگی زن غربی، به سبک زندگی او اظهار تمایل کرده اند. خمیرمایه اصلی این تقلید را جهل و هوس تشکیل می دهد. ترسیم گوشه ای از آنچه بر زن غربی می گذرد، می تواند پرده تاریک جهل فریب خوردگان جوامع غربی را پاره کند تا به خود آیند.
حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: کسی که خود را شبیه غیر مسلمان درآورد، از ما نیست.[۴]

۵- زیبایی طلبی 
برخی دختران و زنان میل دارند به صورتی زیبا نزد دیگران حضور یابند و با توجه به اینکه حجاب دینی زیبایی های آنها را پوشش می دهد سعی در ناقص کردن حجاب خود دارند. به همین منظور بخشی از موی سر و یا گردن خود را به نمایش می گذارند و... و غافلند که سادگی زن، خود نوعی زیبایی ارزشی را به همراه دارد. 
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) فرموده اند: پوشیدگی برای زن سودمندتر است و زیبایی او را پایدارتر می‌کند.[۵]

۶- ازدواج 
عده ای از دختران، خودنمایی و سپس ارتباط با نامحرم را پلی برای رسیدن به ازدواج می پندارند. آنها گمان برده اند که اظهار زیبایی ها می تواند جوانان را به آنها راغب کند. غافل از اینکه جوانان با همه خوشرویی هایی که با دختران دارند به ازدواج با آنها تن نخواهند داد. بی تقواترین مرد جامعه برای ازدواج خود به دنبال عفیف ترین دختر می رود. همه جوانان دوست دارند دختری را برای همسری خود گزینش کنند که طرح دوستی و خوشگذرانی با جوان دیگری نداشته است و اسرار و زیبایی های جسمانی خود را تابلوی نامحرمان نکرده باشد. جوانان بی تقوا از دختران خودنما برای لذت های موقتی و تفریحات زودگذر خود استقبال می کنند. اما هیچ گاه آنها را به همسری شرعی و قانونی خود نمی پذیرند و به تعبیری دیگر، دختران خودنما در چشم ها جا دارند و زنان پوشیده در دل ها ماوا گرفته اند.
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) می‌فرمایند: بهترین زنان شما، زنی است که برای شوهرش آرایش و خودنمایی کند، اما خود را از نامحرمان بپوشاند.[۶]

نتیجه ای که میتوان از متن و تحقیق بالا گرفت همان کلام گوهر بار امیرالمومنین علی(علیه السلام) است که فرمودند: «پوشیدگی برای زن سودمندتر است و زیبایی او را پایدارتر می‌کند.»
چرا که دختران و زنان هم به سودی دنیوی و اخروی می‌رسند، هم عفت و پاکدامنی آنان در معرض خطر نیست، هم موجب تشویش ذهن خود و دیگران نمی‌شوند، و هم زیبایی آنها پایدارتر می‌ماند.
ذات زن و دختر اینگونه است که با او به مهر و محبّت رفتار شود، اما این موجود لطیف و حساس با بی‌حجابی و بدحجابی خود باعث می‌شود، چشمانی که حتی پاک هم هستند، تحریک و ناپاک گردند و باعث شود تا با او همچون دستمال کاغذی رفتار و فقط از او برای اغراض شهوانی استفاده شود. باشد که زنان و دختران با حجاب و پوشیدگی خود، سلامت و سعادت خودشان و جامعه را فراهم سازند.

 _____________________
پی نوشت:
[۱] سفینه البحار، ج ۲، ص ۲۹۸
[۲] اصول کافی، ج ۲
[۳] کنزالعمال، ج ۱۶، ص ۳۸۳
[۴] نهج الفصاحه، ص ۵۰۹
[۵] عیون الحکم و المواعظ، ص ۳۰۳
[۶] بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۳۵

تولیدی

۲۹مرداد


i

حجاب ممنوع

پوشش های ممنوع برای زنان
ما معتقدیم که دین ما کاملترین دین الهی است و برای همه زوایای زندگی دستورات و سفارشاتی دارد. که انسان با رعایت آنها به سعادت خواهد رسید.

یکی از اموری که دین ما به آن امر کرده است، و برای سلامت روح جامعه بسیار تاثیر زیادی دارد درمورد پوشش زنان امت است. اسلام برخی از پوشش‌ها را در مورد زنان منع کرده و در روایات به استفاده کنندگان این نوع پوشش را مورد لعن و نفرین قرار داده است.

در دین ما پوشش لباس نازک و بدن‌نما و لباس‌هایی که مختص به مردان است را حرام شمرده و همچنین لباس‌شهرت را که باعث انگشت‌نما شدن و جلوه‌گری زن می‌شود و همچنین لباس‌هایی با دوخت فرهنگ غرب که تبلیغ فرهنگ دشمنان می‌باشد برای زن ممنوع است، که برای نمونه به روایاتی اشاره می‌کنیم.

آقا امام حسین(ع) فرمودند: «مَنْ لَبِسَ ثَوْباً یُشْهِرُهُ کَساهُ اللهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ ثَوْباً مِنَ النّار»ِ. هرکس لباس شهرت (و انگشت نما از هر جهت) بپوشد، خداوند او را در روز قیامت لباسی از آتش می‌پوشاند.[۱]

در روایتی رسول خدا می‌فرماید: «زنانی که پوشش دارند امّا برهنه‌اند ، کج‌راهه می‌روند، دیگران را نیز به کج‌روی تشویق می‌کنند. گیسوانشان همچون کوهان شترخراسانی برآمده و مشخص است. این زنان به بهشت وارد نخواهند شد و بوی آن را استشمام نخواهند کرد.»[۲]

و یا در روایتی مولی امیرالمومنین می‌فرماید: « تظهر فی آخر الزمان و هو شرّ الأزمنه نسوه کاسیات عاریات متبرجات، من الدین خارجات، و فی الفتن داخلات، و للشهوات مائلات، و الی اللذّات مسرعات، مستحلات للمحرمات و فی جهنّم خالدات»، « در آخرالزمان زنانی هستند که در حالی که پوشیده‌اند، برهنه هستند. (لباس نازک و بدن نما به تن دارند) با خودآرایی از خانه بیرون می‌آیند، آنها از دین بیرون رفته‌اند و در فتنه‌ها داخل شده اند، به شهوات تمایل دارند و به سوی لذات نفسانی می‌شتابند، حرام‌های الهی را حلال می‌شمارند. اینان در دوزخ به عذاب ابدی گرفتار خواهند شد».[۳]

در این روایات نکاتی وجود دارد که قابل تأمل است:

۱. برخی زنان در عین داشتن پوشش، برهنه‌اند؛ بدین جهت که یا پوشش آنان کامل نیست، یا نازک است و یا آنقدر چسبان، کوتاه و جلف است که برجستگی‌های بدنشان کاملاً پیدا است.

۲. اینان علاوه بر پوشش نامناسب، منشأ بروز حرکات نامناسب هم هستند. اشاره به این خصوصیت دارد که آنان با کرشمه راه می‌روند و دل مردان را می‌ربایند یا روسری و مقنعۀ خود را کج و تا نیمه بر سر می‌نهند یا با آرایش و زیور بیرون می‌آیند و خود را به نمایش می‌گذارند.

۳. آنان علاوه بر منحرف بودن خود از خط عفاف، سعی در انحراف و همسو کردن دیگران با خود دارند. تعبیر «همیلات» اشاره به این است که آنان به دیگران نیز می‌آموزند که همچون آنان رفتار کرده، از ایشان الگو بگیرند.

۴. اینان موهای خود را به گونه‌ای آراسته و در پشت سر جمع می‌کنند که همچون کوهان شتر برجستگی آن از زیر مقنعه و روسری نمایان است.

۵. آنها اهل لذّت‌جویی هستند و در این کامیابی حرام از همدیگر سرعت می‌گیرند و و خود را در حرام‌ها انداخته که این مطلب از تعبیر «مسرعات» فهمیده می‌شود.

۶. از دیگر مشخصات زنانی که اینگونه لباس‌ها را به تن می‌کنند اینست که: حرام‌های خدا را حلال می‌شمارند و اصلاً حرف دین برای آنها ارزشی ندارد. که تعبیر «مستحلات» به این موضوع اشاره دارد.
_________________________
[۱]. الکافی، ج ۶، ص ۴۴۵، ح ۴
[۲]. میزان الحکمه/ج۱/ص۵۳۰
[۳]. من لا یحضره الفقیه ج۲ ص۱۲۵


۲۹مرداد

بهترین زنان کیست؟


حجاب

همیشه بهترین‌ها آنانی‌اند که کارهای مناسب را در زمان و مکان مناسب انجام می‌دهند.
همیشه آن کس که بهترین گزینه را در زمان مناسبش انتخاب می‌کند، موفق است؛ از قهرمان‌های المپیک تا ناظم‌های مدارس، آن‌هایی بهترین‌اند که زمان و مکان انجام کارها را، به خوبی تشخیص می‌دهند و انجامش می‌دهند.
به گفته‌ی پیامبر بهترین زنان شما، زنی‌ست که برای شوهرش آرایش و خودنمایی کند، اما خود را از نامحرمان بپوشاند؛ [۱]
آن زنی بهترین است که می‌داند زیبایی‌اش را در کانون گرم خانواده باید عرضه کند نه در خیابان‌ها، که می‌داند حجاب برای نامحرمان است.
این همان چیزی‌ست که در روزمرگی‌های امروز، گم شده است و شاید علتش از یاد بردن ملاک بهترین بودن است. گمان می‌کنیم بهترین زنان، آن است که آداب معاشرت خوبی با همگان حتی با نامحرمان داشته باشد و اسمش را روابط عمومی بالا می‌گذاریم؛ انگار جای همه چیز عوض شده است.
ای کاش بهترین ها را بهترین بدانیم.
______________________________________
پی‌نوشت:
[۱] بحار الانوار ج ۱۰۰،ص ۲۳۵


۲۹مرداد

تربیت فرزندان در مسجد

از آن زمان که پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله) اولین مسجد را در اسلام، در نزدیکی شهر مدینه بنا نهاد تاکنون همواره مسجد یکی از مهم‌ترین محل‌های اجتماع مسلمین برای انجام همه کارهایی بوده که نفع آن نصیب همه مسلمانان می‌شد، از کارهای سیاسی گرفته تا ازدواج و جلسات درس و مباحثه علمی
گزارشات تاریخی و روایاتی که در این زمینه به‌دست ما رسیده همه مؤید این قول است که هر زمان مشکلی برای مسلمانان یا کشور اسلامی پیش می‌آمد پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله) مسلمانان را در مسجد جمع می‌کرد و به چاره‌اندیشی برای رفع مشکلات جامعه اسلامی آن روز می‌پرداختند.
امروزه یکی از مشکلاتی که گریبان گیر جامعه اسلامی است و می‌رود تا نسل جوان جامعه را در معرض سقوط و تباهی قرار دهد، عدم تربیت صحیح فرزندان توسط خانواده‌هاست، و به نظر می‌رسد برای حل این مشکل که واقعاً دغدغه دلسوزان و رهبران جامعه اسلامی است، باید به مسجد پناه ببریم و راه‌حل این مشکل را در آنجا جستجو کنیم.
پدران و مادران در محیط خانه، اولین مربیان فرزندان خویش هستند و می‌توانند با رفتار و عملکرد خویش، آنها را آراسته به مبادی تربیت اسلامی نموده و آماده ورود به جامعه نمایند. اما مشکل کار اینجاست که خود والدین، اطلاعات کافی درزمینه چگونگی تربیت فرزندان ندارند، درنتیجه با برخوردهای اشتباهی که در تعامل با فرزندان انجام می‌دهند، افرادی را وارد جامعه می‌کنند که دارای مشکلات روحی و روانی متعددی هستند.
ازجمله کارهایی که والدین را در تربیت صحیح فرزندان یاری می‌دهد، حضور آنها در مساجد است. با این کار هم والدین ممکن است با روش‌های صحیح تربیت آشنا شوند و هم فرزندان آنها در ارتباط با افرادی قرار گیرند، که زمینه تربیت صحیح آنها فراهم گردد.
حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) درزمینه منفعت بردن افرادی که به مسجد رفت‌وآمد می‌کنند می‌فرماید:«مَنِ اخْتَلَفَ إِلَی الْمَسَاجِدِ أَصَابَ إِحْدَی الثَّمَانِ؛ أَخاً مُسْتَفَاداً فِی اللَّهِ أَوْ عِلْماً مُسْتَظْرَفاً أَوْ آیَةً مُحْکَمَةً أَوْ رَحْمَةً مُنْتَظَرَةً أَوْ کَلِمَةً تَرُدُّهُ عَنْ رَدًی أَوْ یَسْمَعُ کَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَی هُدًی أَوْ یَتْرُکُ ذَنْباً خَشْیَةً أَوْ حَیَاءً [۱] کسی که به مسجدها رفت‌وآمد داشته باشد بیکی از هشت خصلت می‌رسد: بهره‌مندی از برادری دینی، و یا دانشی نیکو، و یا نشانه محکمی از نشانه‌های حق، و یا رحمتی که به انتظار وی بوده، و یا سخنی که او را از هلاکتی نجات بخشد، و یا مطلبی که او را به راه نجات رهبری کند، و یا گناهی را ترک نماید از ترس خدا و یا از روی شرم و حیا»
حضور والدین به همراه فرزندان خود در مسجد برای اقامه نماز،  زمینه را برای ایجاد امنیت خانوادگی و اجتماعی آماده می‌کند، زیرا یکی از آثار و برکات عمده‌ی نماز «دوری از زشتی‌ها و منکرات» است که خداوند در قرآن به آن اشاره نموده است.«إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ[عنکبوت/۴۵] نماز (انسان را) از زشتی‌ها و گناه بازمی‌دارد»
بدیهی است خانواده‌ای که پیوسته در مسجد رفت‌وآمد دارد و از برکات آن بهره مند می‌شوند، خداوند را حاضر و ناظر اعمال خود می‌دانند و پیوسته اهل مراقبه از خویشتن بوده و به محاسبه‌ی نفس خود می‌پردازند. ازاین‌رو جامعه از خانواده اهل مسجد و به‌طور کلی از مسجدی‌ها نوعی امنیت خاطر احساس می‌کند و اعتماد به آنان نسبت به بقیه افراد جامعه بیشتر است. بسیاری از متخلفان و بزهکاران اجتماعی که به‌نوعی امنیت اجتماعی و خانوادگی را به خطر می‌اندازند، کسانی هستند که اهل ارتباط باخدا و نماز و مسجد نبوده‌اند.
مسجد به‌عنوان معنوی‌ترین محیط موجود در جامعه اسلامی، می‌تواند مناسب‌ترین بستر برای تربیت کودکان، نوجوانان و جوانان باشد. اما برای رسیدن به این هدف رعایت چند نکته ضروری به نظر می‌رسد:
۱.  خدای متعال در قرآن می‌فرماید:«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارً‌ا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَ‌ةُةُ [تحریم/۶] ای کسانی که ایمان آورده‌اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسان‌ها و سنگ‌هاست نگه‌دارید» ازاین‌رو والدین پیش از آنکه وظیفه‌ای در قبال فرزندان خود داشته باشند، موظف به مراقبت از وضعیت خودشان هستند. بنابراین گام اول برای رسیدن به تربیت شایسته فرزندان، حرکت معنوی خود والدین است که با رفت‌وآمد فعال به مسجد به سرانجام خواهد رسید.
٢. در مرحله بعد، والدین علاوه بر تلاشی که انجام می‌دهند باید این کار را به فرزندان خود نیز تذکر بدهند و برای جذب آنها به‌سوی مسجد این کار را در برابر آنها انجام دهند تا تصویر تلاش والدین برای رسیدن به نماز جماعت در ذهن فرزندانشان تکرار شود و آنها را به‌سوی این کار ترغیب نماید. از امام صادق (علیه‌السلام) نقل‌شده که وقتی آیه‌ای که در بالا ذکر شد نازل گردید مردم از پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله) پرسیدند چگونه اهل خود را از آتش حفظ کنیم، آن حضرت فرمود:«اعْمَلُوا الْخَیْرَ وَ ذَکِّرُوا بِهِ أَهْلِیکُمْ وَ أَدِّبُوهُمْ عَلَی طَاعَةِ اللَّه [۲] کارهای خیر انجام دهید و خانواده‌هایتان را به آن یادآور شوید و آنها را بر بندگی خدا ادب نمائید.»
٣. مرحله سوم که بیشتر بر عهده مسئولین مسجد است، فراهم آوردن محیطی مناسب برای کودکان، نوجوانان و جوانان است. محیطی که امر تربیت را بر اساس آموزه‌های دینی مهیا سازند و در عین جذابیت، رشد فکری، معنوی و تربیتی او را سامان بخشد.
نتیجه آنکه، درهرصورت باید گفت مسجد به دلیل معنویت حاکم بر آن، می‌تواند بهترین بستر برای تربیت فرزندان ما باشد، به‌شرط آنکه والدین، خود را مقید به حضور در مسجد کنند تا از این رهگذر فرزندان آنها نیز اهل مسجد شوند و از سوی دیگر مسئولین مسجد، در قالب برنامه‌های جذاب و اسلامی، محیط را به‌گونه‌ای آماده کنند که زمینه برای شکوفا شدن بعد تربیتی مسجد در دوره حاضر آماده باشد و والدین و فرزندان آنها همانگونه که حضرت امیر (علیه السلام) می‌فرماید بتوانند از مسجد به‌عنوان محیطی برای آموزش و تربیت استفاده کنند و آینده‌ای سعادتمند را برای فرزندان خود و جامعه‌ی اسلامی رقم بزنند.
پی‌نوشت
۱. شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص ۴۰۹
۲. میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۱۲، ص

۲۷مرداد


برداشتن ابرو


یکی از احکامی که مخصوص مردان است گذاشتن محاسن و داشتن ریش است، همانطور که از واژه ی محاسن پیداست به معنای زیبایی و حسن است اما بسیاری از مردان نداشتن ریش را محاسن و باعث زیبایی خود میدانند ولی باید بدانند که تراشیدن ریش از ته (تیغ کردن ،یا ماشینی که مانند تیغ عمل میکند)اشکال دارد.

سوال: زدن ریش با تیغ چه مساله دارد و در این موضوع به مرجع دیگری می‌شود عدول کرد؟
آیت الله سیستانی: بنا به احتیاط واجب جایز نیست و نیست مجتهدی که فتوای به حلیّت داده باشد[۱]

مقام معظم رهبری: تراشیدن ریش و ماشین‌کردنى که مانند تراشیدن باشد، بنابر احتیاط واجب جایز نیست.[۲]
(در مقام عمل بین جایز نیست وحرام است فرقی نیست)[۳]

 سوال: در صورتى که گذاشتن ریش مستلزم اهانت باشد، تراشیدن آن چه حکمى دارد؟
آیت الله خامنه ای: گذاشتن ریش براى مسلمانى که به دینش اهمیّت مى‏دهد باعث سرشکستگى نیست و بنا بر احتیاط، تراشیدن آن جایز نیست مگر در صورتى که گذاشتن ریش باعث ضرر یا حرج شود.[۴]

اما یکی از احکامی که مخصوص بانوان است ولی برخی از آقایان هم درآن سهیم اند، برداشتن ابروست. قبل از بیان حکم این مسئله، در روایتی رسول الله ( صلى الله علیه وآله وسلم ) میفرماید:« لعن الله المتشبّهین من الرجال بالنساء ، و المتشبّهات من النساء بالرجال لعنت خدا بر مردانی که خود را شبیه زنان در می آورند و زنانی که خود را شبیه مردان میکنند»[۵]

سوال:۱- آیا این کار(برداشتن ابرو) برای مردان اشکال دارد؟  
۲- در صورت جایز نبودن، آیا آرایشگری از این طریق پول می گیرد هم اشکال دارد؟

جواب:۱- آیت الله خامنه ای: در صورتى که ابرو برداشتن یا آرایش کردن مردان تشبّه مرد به زن محسوب شود و یا مفسده‌انگیز باشد و یا ترویج فرهنگ مبتذل غرب به حساب آید، جایز نیست.[۶]
۲- آیت الله مکارم: جایز نیست مردان خود را شبیه زنان کنند، و در آمد حاصله از این کار نیز خالی از اشکال نیست.[۷]

ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
پی نوشت
[۱]پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله سیستانی http://www.sistani.org/persian/qa/0913/
[۲]پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری http://www.leader.ir/tree/index.php?catid=122
[۳]استفتائات رهبری سوال۵۱
[۴]استفتائات رهبری سوال۱۴۱۸
[۵] علل الشرائع / الصدوق : ۶۰۲ ، دار إحیاء التراث العربی ، ط۲ ، بیروت ۱۳۸۵ هـ .
[۶] پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری http://www.leader.ir/tree/index.php?catid=122
[۷]پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله مکارم

۲۷مرداد


دختر

یکی از تلخ‌ترین و فاجعه بارترین تجلیات جنایت آمیز روزگار جاهلیت پیش از اسلام رخداد زنده به گور کردن دختران بود؛ رخدادی که هنوز هم پس از قرن‌ها به عنوان نماد جاهلیت آن دوران به یاد می‌آید و قلب هر بشری را می‌فشارد.
با این یادآوری، این سؤال در ذهن انسان نقش می‌بندد که چگونه ممکن است جامعه و مردمانی در عمق جهل و تاریکی ذهن و ضمیر خویش، به چنین عمل شقاوت آمیز و دنائت پروری دست بزنند.
طلیعه خورشید اسلام در شب دیجور جهل و جور
امّا از سوی دیگر باید گفت با طلیعه خورشید اسلام در جهان بشریت، نورانیت این مکتب وحیانی توانست بر همه عرصه‌ها و مواقف و مواضع بشر، سایه‌ای از حقیقت و کمال و پیشرفت بیاندازد.
این نور تابان اسلام بود که توانست از همان مردمانی که دختران خویش را زنده به گور می‌کردند، مردان و زنانی را تربیت نماید که پله‌های رشد و کمال و معنویت را یکی پس از دیگری طی نمایند و به مدارجی نائل آیند که غبطه هر انسانی را در هر عصری برانگیزد.
اسلام آمد تا زنان و دختران را از انتهای چاه ویل تاریکی و جهل و ظلم و نیستی، به قله شکوه و مجد و عظمت و برجستگی برساند. 
از دختری که زنده به گور می‌شد تا زنی که دامنش، راه معراج مرد
اسلام آمد تا زن را به مقامی برساند که به قول حضرت امام خمینی(رحمةالله‌علیه) از دامن او، مرد به معراج برود.
اسلام آمد تا زن را با حقیقت وجودی‌اش آشنا سازد و او را در برابر جاهلیت اولی و اخری که همان زنده به گوری و ابزار شهوت رانی غرب مدرن امروزی است، صیانت نماید.  آری، روز دختران از تمام این زوایای خطیر و حیاتی تاریخی و بشری حائز اهمیت است.
دختر، پاسداشتی بر عطوفت و لطافت و نمک زندگی
امّا از سوی دیگر، روز دختر پاسداشتی است برای حقیقت ناب و تابناک دخترانگی که جلوه‌ای لطیف و شریف از همه زیبایی‌های خلقت است. دختر موجبات برکت مادی و معنوی را در خانه و خانواده به همراه دارد و شیرینی و لطافتی بی‌مانند به کانون گرم خانواده می‌بخشد.
دختر با حضورش در خانه و در کنار سایر اعضای بیت، دژی عاطفی و دریایی از عاطفه و لطافت را به ازمغان می‌آورد. دریایی که می‌توان در زیبایی و طراوت و مهر و محبت و دلسوزی و شفقتش غوطه ور شد و طعم شیرین زندگی را با کام جان چشید.
دختران امروز، مادران فردای جامعه
دختران امروز مادران فردای جامعه‌اند و نوع تربیت و رشد و نمو معنوی و جسمی آن‌ها می‌تواند بسیار سرنوشت ساز و تأثیرگذار باشد. این همه اهمیت و ارزش را که در ارکان جامعه و در ساحت‌های مختلف حیات فردی و جمعی اجتماع تأثیرگذار است، می‌توان در آموزه‌های دینی و بیان بزرگان آئینی نیز ردیابی نمود و از آن بهره گرفت.
چه زیبا و درس آموز است اینکه بزرگ‌ترین موهبت الهی و هدیه آسمانی برای پیامبر اکرم(صلی‌الله‌‌علیه‌وآله) همان خیر کثیر و کوثری است که خداوند تبارک و تعالی در دورانی که آن حضرت مورد خطاب طعنه آمیز و سخره پیشانه کفار و دشمنان دین خدا بود، در قامت دختری از نسل بهشت و بهار برایش به ارمغان آورد و هدیه نمود. 
زهرای اطهر(سلام‌الله‌علیها)، دختری که‌ام ابیها و ام الائمه نام گرفت
آری، حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) به سان دختری معصوم و پاک که نام و نگاهش سرشار از زیبایی و طراوت و شور و شعور بود، نماد و نشانه‌ای شد از حقیقت و بشارت ادامه رسالت و اینکه جان پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) با همه حقایق منتشر و مستتر در دین مبین و رسالت معنویش، در سیما و جان و جهان حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) به ودیعت نهاده شده و قرار گرفته است.
به راستی چه افتخار بزرگ و بی‌نظیری است برای یک دختر که محمل چنین ارزش‌های ناب و تابناکی شود.
دختران بر فراز آموزه‌های حمایتی و رحمانی دین اسلام
در بسیاری از منابع روایی شیعی، سخن در باب ارزش و اهمیت دختران و جایگاه آنان رفته است. در شریف کافی «باب فضل البنات؛ درباره فضیلت دختران»، در وسائل الشیعه «باب استحباب طلب البنات و اکرامهن؛ مستحب بودن طلب دختر از خداوند و تکریم دختران» و «باب زیادة الرقة علی البنات و الشفقة علیهن اکثر من الصبیان؛ درباره دل سوزی و محبت بیشتر به دختران در مقایسه با دیگر فرزندان» و موارد بسیار و بی‌شمار دیگری که همگی گویا و جویای ارزش و اهمیتی است که اسلام عزیز برای دختران و حقیقت وجودی آنان قائل است. 
جلوه‌های قدر و قیمت دختران در بیان و بنان معصومان
امّا در میان انبوه روایات ارزشمند نبوی و ائمه اطهار می‌توان به نمونه‌هایی از این گوهرهای ناب و تابناک اشاره نمود که هر یک جلوه‌ای از آن تجلی بهشتی و لمحه‌ای از آن حقیقت زیبای الهی را به تصویر کشیده‌اند.
از پیامبر اعظم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل است که فرمود: «بهترین فرزندان شما دختران هستند. هر که را دختری است، خداوند یاری دهنده او، برکت بخش به او و آمرزنده او خواهد بود. مهر ویژه خداوند بر پدر دختران باد. دختران مبارک و دوست داشتنی­اند و پسران بشارت دهندگانند و دختران باقیات صالحات‌اند.»[۱]
هر خانه‌ای که در آن دختر باشد، هر روز دوازده برکت و رحمت از آسمان ارزانی‌اش می‌شود و زیارت فرشتگان از آن خانه قطع نمی‌گردد؛ در حالی که در هر شبانه روز برای پدر آن دختران عبادت یکسال نوشته می‌شود.
هر کس سرپرستی دو یا سه دختر را داشته باشد، با من در بهشت خواهد بود.
به پیامبر خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بشارت تولد دختری دادند. حضرت با نگاهی به چهره اصحاب دریافت که آن‌ها از این خبر ناخرسندند؛ از این روی فرمود: «شما را چه شده، گلی به من داده شده که او را ببویم و روزی‌اش بر عهده خداوند متعالی است.»[۲]
و از امام صادق(علیه‌السلام) نقل است که فرمود: «پسران نعمت‌اند و دختران حسنه و نیکی و خداوند از نعمت‌ها می‌پرسد، ولی بر نیکی‌ها پاداش می‌دهد. آن‌که سرپرستی دو دختر را عهده‌دار شود، این کار او را از آتش و عذاب باز خواهد داشت.»[۳]
آن‌گاه که مردی صاحب دختری شد، خداوند فرشته‌ای به سوی نوزادش روانه می‌کند که بال بر سر و سینه او کشد و گوید: کودکی ضعیف آفریده شده است. انفاق کنندگان بر او از سوی خداوند یاری خواهد شد.
و نیز از امام رضا(علیه‌السلام) نقل است که فرمود: «خداوند بر دختران مهربان‌تر از پسران است و هر کسی بانویی از محارم خود را شاد کند، روز قیامت از سوی خداوند شاد می‌گردد.»[۴]
روز دختر، نام و یاد کریمه اهل بیت و الگوبرداری سازنده از مقام آن بانوی جوان و برومند
امّا مناسبت روز دختر که در سال ۱۳۸۵ و به توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی، بر اساس پیشنهاد فرهنگسرای دختران و به مناسبت تولد حضرت فاطمه معصومه(سلام‌الله‌علیها)، کریمه اهل بیت به عنوان «روز ملی دختران» نامیده شد، در عین ادای دین در حق دختران جامعه و یادآوری ارزش و اهمیت بی‌مانند آنان، توجه و تعظیمی هم در برابر مقام شامخ حضرت فاطمه معصومه(سلام‌الله‌علیها) است.
این بانوی بزرگوار که در عین جوانی، دارای مقامی بس عظیم و سترگ و شگرف است؛ تا به اندازه‌ای که زیارتش همردیف زیارت حضرت زهرای اطهر(سلام‌الله‌علیها) نامیده شده و بهشت، دستاورد و جزای زائران حضرتش عنوان گردیده است.
بانوی بزرگواری که حرمش ملجإ و مإمن همگان بوده است؛ از عادی‌ترین مردم تا علمای برجسته و بزرگواری که در مهم‌ترین و حساس‌ترین معضلات علمی خویش، به آستان ملک پاسبان او پناه می‌بردند و حوائج خویش را به بهترین و برترین وجه ممکن دریافت نموده و گشایش کار خویش را به چشم دل و سر می‌نگریستند.
امید است که با نامگذاری روز ولادت باسعادت و مبارک آن کریمه اهل بیت، دختران سرزمین ما بتوانند با الگوبرداری از حیات ربانی و طیبه آن زن آسمانی، به جان و جهان خویش، جلوه‌ای از نورانیت و برکت و معنویت ببخشند و در سلک بانوان بهشتی درآیند.
پی‌نوشت:
[۱]. وسائل الشیعه، ج ۲۱، ص ۳۶۲ و ۳۶۳
[۲]. وسائل الشیعه، ج ۲۱، ص ۳۶۷
[۳]. مستدرک الوسائل، ج ۱۵، ص ۱۱۶، ح ۱۷۷۰۸
[۴]. من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۸۲، ح ۴۶۹۳

هاست