دشمنان تقوا
شنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۵۴ ب.ظ
دشمنان تقوا
ملاک ارزشمندی انسانها نسبت به یکدیگر از منظر قرآن کریم تقواست لذا فرمود:« یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ [حجرات/13] اى مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامىترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست خداوند دانا و آگاه است!». تقوا ملکهای درونی است که مانع از بروز گناه از انسان میشود و درجات مختلفی دارد. در انجام و ایجاد هر کار و مقولهای، اوّلین قدم برای تحقّق هدف، شناخت موانع راه است. برای طیّ مسیر تحقّق تقوا در درون خود باید دشمنان این راه را به خوبی بشناسیم و نحوه تقابل با آنها و قرارگرفتن در امنیّت نسبت به خطرات احتمالی را به عنوان یک مهارت در خود ایجاد کنیم تا بتوانیم به سلامت در راه تقوای الهی قدم برداریم. پرهیز از گناه، دو دشمن اصلی دارد؛ یکی شیطان و یکی نفس امّاره که در زیر به آنها میپردازیم.
1- شیطان
2- نفس امّاره
دشمنی شیطان با انسان
از آنجا که امتناع شیطان از سجده بر انسان باعث رانده شدن او از بهشت شد و این حقد و کینه او باعث شد تا بر گمراهکردن انسان اینچنین قسم یاد کند:« قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعین [ص/82] گفت: «به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد» پس اوّلین دشمن هدایت و تقوای انسان را باید ابلیس بدانیم که البتّه نمیتواند دخالت عملی مستقیم در کارهای انسان داشته باشد بلکه تنها از راه وسوسه و تحریک نفس امّاره، انسان را به انجام گناه و انحراف ترغیب و تشویق میکند.
قرآن کریم نسبت به اوّلین و مهمترین خطر عقیدتی در رابطه با شیطان هشدار داده و میفرماید:« إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّما یَدْعُوا حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعیر [فاطر/6] البتّه شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانید او فقط حزبش را به این دعوت مىکند که اهل آتش سوزان (جهنّم) باشند!». پس اوّلین نکته برای دفع وسوسههای شیطان توجّه به این مطلب است که ما در راه سعادت خود با یک دشمن واقعی آبدیده و باتجربه و همهفن حریف مواجه هستیم. دشمنی که از حیلههای مختلفی استفاده میکند و از راههای مختلفی وارد میشود. او یک دشمن واقعی بالفعل است! دشمن تکتک ما انسانهاست.
تجربه شیطان
با توجّه به عمر طولانی شیطان و تجربه بسیار زیاد او در رابطه با فریب و اغوای انسانهای مختلف باید دانست که او از روشها و ابزارهای مختلفی برای رسیدن به مقصود خود استفاده میکند. این موضوع اهمّیت دقّت همه ما را در شناسایی دقیق روشهای او برای مقابله با ترفندهای خبیثانهاش دوچندان میکند. گرچه شناسایی روشهای شیطان نیازمند حدّاقل مقالهای طولانی است امّا مختصرا به چند روش که در قرآن هم ذکر شده میپردازیم:
1- القای مخفیانه(وحی): « وَ إِنَّ الشَّیاطینَ لَیُوحُونَ إِلى أَوْلِیائِهِمْ لِیُجادِلُوکُم [انعام/121] و شیاطین به دوستان خود مطالبى مخفیانه القا مىکنند، تا با شما به مجادله برخیزند»
2- وسوسه: « الَّذی یُوَسْوِسُ فی صُدُورِ النَّاسِ [ناس/5] که در درون سینه انسانها وسوسه مىکند».
3- طرّاحی آرزوی باطل (اُمنیّه باطل):« وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِیٍّ إِلاَّ إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّیْطانُ فی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنْسَخُ اللَّهُ ما یُلْقِی الشَّیْطان [حج/52] ما پیش از تو هیچ رسول یا نبیّى را نفرستادیم مگر آنکه چون به خواندن آیات مشغول شد شیطان در سخن او چیزى افکند. و خدا آنچه را که شیطان افکنده بود نسخ کرد».
4- هجوم چهارجانبه :« ثُمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شاکِرینَ [اعراف/17] آن گاه از پیش و از پس و از چپ و راست بر آنها مىتازم. و بیشترینشان را شکرگزار نخواهى یافت».
در قرآن کریم روشهای دیگری نیز از شیطان ذکر شده است که در جای دیگر قابل بررسی است.
نفس امّاره
هر کسی دشمنی در درون خود برای خود دارد که انسان را نسبت به انجام گناه و انحراف از راه حقّ امر میکند به همین سبب به آن نفس امّاره میگویند. نفس امّاره انسان، اصلیترین چالشی است که در راه سعادت انسان وجود دارد. اصل خلقت این نفس به خاطر تمرین مهار آن است. یعنی به واسطه تلاش انسان برای مهار و کنترل نفس امّاره و ترجیح خواست خداوند بر مشتهیات نفسانی است که انسان رشد و تکامل مییابد و این همان معنای امتحان انسان در دنیاست. قرآن کریم در رابطه با این نفس در خلال داستان حضرت یوسف علیه السلام و از زبان ایشان میفرماید:« وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحیم [یوسف/53] من هرگز خودم را تبرئه نمىکنم، که نفس (سرکش) بسیار به بدیها امر مىکند مگر آنچه را پروردگارم رحم کند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است».
امام علی علیه السلام در مورد نفس امّاره فرمودند:« النَّفْسُ الْأَمَّارَةُ الْمُسَوِّلَةُ تَتَمَلَّقُ تَمَلُّقَ الْمُنَافِقِ وَ تَتَصَنَّعُ بِشِیمَةِ الصَّدِیقِ الْمُوَافِقِ حَتَّى إِذَا خَدَعَتْ وَ تَمَکَّنَتْ تَسَلَّطَتْ تَسَلُّطَ الْعَدُوِّ وَ تَحَکَّمَتْ تَحَکُّمَ الْعُتُوِّ فَأَوْرَدَتْ مَوَارِدَ السَّوْء [1] نفس امّاره، همچون منافق، چاپلوسی میکند خود را چون دوستی سازگار و دلسوز جلوه میدهد و همین که فریب داد و بر انسان تسلّط یافت، هم چون دشمن، بر او مسلّط شده و با خودخواهی و قلدری فرمان میراند و شخص را به جایگاه های سوء و هلاکت میکشاند». نفس امّاره ریشه اصلی انحراف و خطاست و شیطان به واسطه وجود نفس است که امیدوار به انحراف انسان است.
در روایت دیگر همچنین حضرت میفرمایند:« إِنَّ نَفْسَکَ قَدْ أَوْلَجَتْکَ شَرّاً وَ أَقْحَمَتْکَ غَیّاً وَ أَوْرَدَتْکَ الْمَهَالِکَ وَ أَوْعَرَتْ عَلَیْکَ الْمَسَالِک [2] به راستی که نفس تو،تو را به شرّ و بدی وادار ساخته و در گمراهی فرو برده و در مهلکهها در انداخته و راههای درستی و رستگاری را بر تو صعب العبور ساخته است».
نکته: وجود نفس و شیطان در دایره تربیت انسان طبق قوانین خداوندی لازم است. چرا که با وجود وسوسهها و مشتهیات نفسانی است که انسان میتواند با مقاومت در مقابل آنها روز به روز کاملتر شود و مراتب تکامل و اوج و تقرّب را طی کند اگر چه تبرّی جستن و بیزاری از شیطان جزء وظایف ماست و شیطان نیز قطعا مغضوب خداوند متعال و نیز مورد نفرت مؤمنین است امّا اصرار بر توجّه به کنترل نفس نه تنها موجب رام شدن آن میشود بلکه آن را تربیت الهی کرده و به سمت عرفان و تقرّب واقعی سوق خوهد داد.
نتیجه اینکه: ما انسانها یک دشمن همیشگی به نام نفس داریم که باید آن را کنترل و تربیت کنیم. اگر در تربیت دشمن درونی موفّق باشیم دشمن بیرونی که ابلیس است کاری از پیش نخواهد برد. ان شاء الله!
پینوشت:
[1] تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ؛ ص234، ، ح 4683
[2] نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 390 ، از نامه
۹۵/۰۳/۲۹